به گزارش کارنا، آیندگان با ناباوری خواهند خواند که مردمی در این سرزمین، در ۱۴۰۴ خرما همان میوه ساده را با قیمتی میخریدند که در سال ۱۳۷۲، با همان مبلغ میشد یک دستگاه خودروی پراید صفر کیلومتر خرید!
خرما که معروف است به خوراک فقرا، حالا رفته رفته جنبه لوکس به خودش میگیرد و برخی از برندهای آن هر لحظه از دسترس مردم دورتر میشوند
خرمای مجولِ مجوزدار در بازار ۱۴۰۴ کیلویی دو میلیون تومان است؛ اگر میانگین وزن هر دانه را ۱۰ گرم (سایز ریز یا خشکتر) فرض کنیم، در هر کیلوگرم دقیقاً ۱۰۰ دانه جا میگیرد و با تقسیم سادهی ۲٬۰۰۰٬۰۰۰ بر ۱۰۰، هر دانه ۲۰٬۰۰۰ تومان میشود؛ اما اگر میانگین واقعیتر و رایجتر یعنی ۲۰ گرم (سایز متوسط و درشتِ استانداردِ بستهبندیهای لوکس) را در نظر بگیریم، تعداد دانهها در کیلو به ۵۰ عدد میرسد و با همان تقسیم، قیمت هر دانه به ۴۰٬۰۰۰ تومان میرسد – یعنی همان عددی که در ویترینهای خیابانها و فروشگاههای آنلاین چشمک میزند و با پول یک پرایدِ سال ۷۲، فقط ۵۰ تا از این غولهای قهوهایِ براق را میتوان خرید.
نهایتا با احتساب میانگین کلی وزن این نوع خرما و نرخ فعلی، خرید یک پراید در سال ۱۳۷۲ معادل خرید ۸۰ تا ۱۳۰ دانه خرمای مجول در سال ۱۴۰۴ است.
قیمت یک دستگاه خودرو پراید صفر کیلومتر در سال ۱۳۷۲ حدود ۲ میلیون تومان بوده است.
این اعداد، فقط آمار نیستند؛ آینهای از شکاف طبقاتی، بیثباتی اقتصادی و فراموشی سفرههای ساده هستند. خرما، که روزی نماد برکت بود، حالا نماد نابرابری شده. آیندگان شاید بخندند، اما برای ما تلخ و گریه آور است.
البته خرمای مجول اغلب در فروشگاههای زنجیرهای و سوپرمارکتهای تهران و مناطق مرفهنشین شهرهای دیگر عرضه میشود. در مقابل، انواع خرمای داخلی مانند پیارم، زاهدی و ربی با قیمت پایینتری در بازارهای عمومی موجود است.
قدرت خرید ماهانه یک کارمند یا کارگر معمولی، که اغلب زیر ۲۰ میلیون تومان است، در برابر قیمتهای سرسامآور انواع کالاها، تنها کفاف نان، پنیر و مرغ و چند قلم محدود را میدهد، به طوری که میوهها و خشکبار رفته رفته از سفرههای روزانه حذف شده و مصرف آنها به مناسبتهای خاص محدود شده است. این کوچک شدن سفره نه تنها تغذیه خانوارها را تحت تأثیر قرار داده، بلکه شکاف طبقاتی را عمیقتر کرده و دسترسی به مواد غذایی مغذی را برای اکثریت جامعه دشوار ساخته است.
منبع:تابناک
ارسال نظر