
به گزارش کارنا، امسال تابستان بازار کارگران ساختمانی بیشتر از سالهای قبل تغییر کرده است. قبلا تورم و گرانی اجناس باعث میشد که دستمزدها بیشتر شود.
حالا دو اتفاق دیگر هم افتاده که هر کدام یک ضریب به قیمت دستمزد اضافه کرده است. یکی اخراج مهاجران افغانی غیر مجاز و دیگری جنگ ۱۲ روزه. هر کدام از این دو و بیشتر حذف اتباع غیر مجاز؛ بهانهای برای افزایش مزد کارگران ساختمانی شده است.
خروج افغانیها و جنگ
صنعت ساختمان در بارندگیهای فصل سرد اندکی دچار رکود میشود و با گرم شدن هوا دوباره رونق میگیرد. قیمت دستمزدها هر سال بعد از پایان تعطیلات نوروز به صورت عرفی تعیین میشود.
امسال بازار ساخت و ساز در پایتخت با اتفاقاتی بیسابقه روبهرو شد. اخراج مهاجران غیرمجاز اوایل زمستان سال قبل بیشتر شد و از ابتدای سال ۱۴۰۴ شکل جدیتری به خود گرفت. مشهور بود که کارگران افغانی با دستمزد کمتر و بدون بیمه، کارهای سختتر را انجام میدهند. مخصوصا آنهایی که بدون هیچ مدرکی و به صورت قاچاق آمدهاند. دستمزدی که به دلیل سال جدید بیشتر شده بود، با خروج نیروی کار افغانی بیشتر شد. اکنون مزد سادهترین کار یعنی خالی کردن مصالح از کامیون و چیدن آن در کارگاه برای کارگر روزمزد ایرانی، از یک میلیون تومان بیشتر شده است در حالی که سال قبل با ۸۰۰ - ۹۰۰ هزار تومان انجام میشد و کارگر افغان آن را با ۶۰۰ - ۷۰۰ هزار تومان هم انجام میداد.
کارگرهای دور میدان
میدانها و چهارراههایی که تا یک دهه قبل محل تجمع کارگران ساختمانی بود، حالا خلوت و جمعیت کارگرانی که با ساک یا کیسه منتظر صاحبکار بودند، کمتر شده است. در ساعتهای ابتدایی صبح و قبل از شدت گرفتن ترافیک روزانه، چند کارگر در شمال میدان انقلاب منتظر ایستادهاند. با وجود اینکه تقریبا هیچکدام خیلی جوان نیستند مانند چاهکنها یا گچکارها ابزاری همراه ندارند که نشان میدهد مهارتی ندارند. با یکی از آنها که «امیر» نام دارد. صحبت میکنیم. میگوید از باغستان آمده است و هر روز باید کرایه راه را پرداخت کند در حالی که نمیداند کارپیدا میشود یا نه. امیر یک میلیون تومان مزد روزانه میخواهد.
قبلا جمعیت اصلی کارگران فصلی از شهرهای دیگر به تهران آمده بودند و با گویشهای مختلف صحبت میکردند ولی حالا کارگران ادعا میکنند که ساکن اطراف شهر هستند. در نزدیکی میدان رسالت، دسته دیگری از کارگران روزمزد، انتظار میکشند. اینجا سایهبان و جایگاهی برای کارگران فصلی ساخته نشده است. ساعت اصلی کار پیدا کردن، اولین اوقات صبح است و زمانی که خورشید گرم تابستان بالا بیاید دیگر شانس زیادی باقی نمیماند.
«مرتضی» درشت اندام و قوی به نظر میآید. او میگوید که برای یک روز کار ساختمانی شامل جابهجا کردن مصالح ساختمانی بین طبقات، یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان میگیرد. مرتضی هر روز از فشافویه به اینجا میآید و از صبح زود تا ظهر صبر میکند شاید کاری با این قیمت پیدا شود. او تاکید میکند که بخشی از دستمزش صرف هزینه رفت و آمد و نهار میشود.
استاد کار هست کارگر ساده نیست
افزایش دستمزدها از کارگران ساده به کارگر ماهر مانند سنگکار، آرماتوربند، گچکار و بقیه پیمانکاریهای کوچک و بزرگ هم سرایت میکند. استادکارها میگویند که کارگران «وردست» آنها بعد از حمله رژیم صهیونیستی از تهران رفتهاند و به همین دلیل کارگر ساده کمتر پیدا میشود و دستمزدها زیاد شده است. اگرچه قیمت خانه در پایتخت تغییر زیادی نکرد، اما سرعت ساخت و ساز بعد از این ۱۲ روز از قبل هم کمتر شد. در ساخت و ساز واحدهای مسکونی شهری، کارگر سهم زیادی دارد و افزایش دستمزدها در کنار رکود فعلی، یکی از عناصر اصلی تعیین قیمت مسکن است.
اتباع فضای اشتغال کارگر ایرانی را اشغال کرده بودند
کارفرمای ساخت و ساز برای سودی که در هر سانتیمتر خانهسازی میگیرد فضای اشتغال کارگر ایرانی را به کارگر اتباع غیر مجاز داده بود. به دلیل عدم نظارت یا دلایل دیگر، حضور کارگران غیرقانونی اتباع آنقدر زیاد شد که به چند میلیون نفر رسید و نتیجه آن نرخ شکنی در دستمزد شد. سال گذشته در شهر شیراز به من گفتند که سازنده یک بنا، روزانه به کارگران ایرانی ۵۰۰ هزار تومان دستمزد میدهد، اما کارگران اتباع غیر مجاز حاضر شدهاند که همین کار را با ۳۰۰ هزار تومان انجام دهند.
بیش از یک میلیون کارگر ساختمان در ۳۱ استان کشور در قالب ۵۰۰ انجمن صنفی دارای مجوز، شاهد هستند که از ۲۰ سال قبل و مخصوصا از ۵ سال قبل، فضای اشتغال صنعت ساختمان به دلیل حضور اتباع غیرمجاز از دست رفت. حتی شبکهای درست شده بود که کار را به دست کارگر ایرانی از گچکار تا آرماتوربند، ندهند.
فقط بحث مزد نیست. کارفرمای انبوهساز نمیخواهد تعهدات قانونی را انجام دهد، زیرا درباره آسیب دیدن و فوت تبعه غیرقانونی مسئولیتی نمیپذیرد. اگر حداقل حقوق و بیمه رعایت شود کارگر ایرانی برای صنعت ساختمان به اندازه کافی وجود دارد.
برای کشوری که ۳۵ سال قبل قانون کار را تصویب کرده است، شایسته نیست که کارگرانش به همین حداقل دستمزد ۱۲ میلیون تومانی سال ۱۴۰۴ هم نرسند. اکنون ۶۰۰ هزار نفر در صف به دست آوردن حداقل حمایتهای اجتماعی هستند. به دلیل اینکه بودجه تامین نشده است اگر هر کدام از آنها دچار حادثه شوند، درمان و ازکارافتادگی ندارند و اگر فوت کنند خانواده آنها مستمری نمیگیرند. از ۲۰۰۰ نفری که سالانه در حین کار فوت میکنند، بیش از نیمی کارگر ساختمانی هستند.
امروز سازندگان خانهها میگویند که قیمت تمام شده مسکن به خاطر دستمزد کارگر افزایش پیدا میکند. مگر در زمانی که ساخت و ساز مسکن با استفاده از اتباع غیرمجاز انجام میشد، مسکن ارزان بود؟
منبع:همشهری آنلاین
ارسال نظر