۰۷ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۷
سیگنال پزشکیان درباره تصمیم احتمالی دولت چهاردهم برای بنزین
اظهارات جدید رییس‌جمهور درباره «یارانه بنزین» گمانه‌زنی‌ها درباره برنامه دولت چهاردهم در حوزه سوخت را بیشتر کرده است. آقای پزشکیان برای چندمین بار از پرداخت یارانه بنزین انتقاد کرده و این‌بار نیز گفته است: «هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم و با سوبسید (یارانه) به مردم بفروشیم. باید دید این دیدگاه مورد قبول دانشمندان است یا خیر؟ اقتصاددانان باید به این سیاست‌های نادرست اعتراض کنند. زمانی که پول گندم، نهاده و حقوق بازنشسته را نداریم، بنزین را دلاری ۵۰ تومان می‌خریم و ۱۰ تومان می‌فروشیم. هر انسان دغدغه‌مندی این نوع سیاست را نمی‌پذیرد.»
کد خبر: ۶۶۱۲

به گزارش کارنا، ۵ سال از آخرین باری که قیمت بنزین به عنوان سوخت پرمصرف ایرانی‌ها با اصلاح همراه شد می‌گذرد. در این مدت شرایط تورمی کشور به سمتی رفته که قیمت تعیین شده ۱۵۰۰ تومان برای بنزین سهمیه‌ای و ۳۰۰۰ تومان برای بنزین آزاد، از خیلی کالاهای دیگر پایین‌تر است و به گفته برخی کارشناسان، استفاده از ماشین شخصی را «به‌صرفه‌تر» کرده. از آن سو، شرایط حمل و نقل عمومی در شهرهای بزرگ به تناسب جمعیت آنها رشد چندانی نداشته و با تنگنای شدید منابع روبه‌رو است.

قیمت پایین بنزین در ایران، علاوه بر به صرفه کردن «قاچاق» سوخت به کشورهای همسایه، برخی از مشاغل کاذب را نیز رونق داده که ازجمله آنها، فعالیت در تاکسی‌های اینترنتی به عنوان شغل دوم است. اتفاقی که در نهایت به گره‌های ترافیکی در شهری مانند تهران انجامیده، سرگیجه بزرگی در ورود خودروهای شهرستان به تهران ایجاد کرده و شلوغی و ازدحام و دعوا بر سر «منابع» را در پایتخت بیشتر کرده است.

هرچند نمی‌توان بر مردمی خرده گرفت که زیر بار مشکلات معیشتی و اجاره‌خانه و هزینه‌های سرسام‌آور خوراک و پوشاک در کلانشهرها «خُرد» شده‌اند و راه دیگری جز شغل طاقت‌فرسایی به نام رانندگی ندارند؛ اما موضوع مورد تاکید ما، فشار به منابعی است که می‌تواند در جای خود هزینه شود و جواب بهتری هم بگیرد. چیزی که در صحبت‌های رییس‌جمهور هم به آن اشاره شده. چه دلیلی دارد وقتی پول گندمکاران (که به‌طور مستقیم با امنیت غذایی یک کشور مرتبط هستند) وجود ندارد، بنزین یارانه‌ای به بخشی از مردم که دارای خودروی شخصی هستند داده شود؟ از این مثال‌ها هم البته زیاد است.

آمارهای تکان‌دهنده درباره بنزین
بنا بر آمارهای موجود، مصرف سرانه بنزین در سه سال گذشته دو برابر شده و 85 درصد از سبد سوخت بخش حمل و نقل سبک کشور در حوزه «بنزین» است. در حالی که قانون توسعه حمل‌ونقل و مدیریت مصرف سوخت تصریح کرده «مصرف سرانه بنزین کشور باید به 0.7 لیتر در روز بر نفر باشد» هم‌اکنون این رقم به 2 برابر یعنی 1.4 لیتر در روز بر نفر رسیده است!

این در حالی است که وضعیت بنزین و مصرف آن پس از تغییر ساعت اداری به واسطه کمبود برق بدتر هم شده است. به گفته جلیل سالاری، مدیرعامل سابق شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی «در ساعات ابتدایی صبح، اغلب مردم با اتومبیل‌های شخصی به سر کار می‌روند در ساعات پایانی نیز که حدود ساعت 13 است، با وسایل نقلیه شخصی بیشتر تردد می‌کنند و این مساله موجب شده 1.5 میلیون لیتر در تهران به مصرف بنزین کشور اضافه شود. در واقع تغییر ساعات اداری موجب افزایش 11 درصدی بنزین در سطح تهران و افزایش 6 درصدی بنزین در سطح کشور بود.»

از طرف دیگر پژوهش‌ها نشان می‌دهد در ایران به ‌طور متوسط پیمایش یک خودرو در طول سال حدود 16.5 هزار کیلومتر است که هزینه مصرف بنزین آن بر اساس قیمت فوب خلیج فارس، در سال 60 میلیون تومان می‌شود. در حالی که از این رقم 3 میلیون و 500 هزار تومان آن توسط مصرف‌کننده پرداخت می‌شود و بقیه هزینه را دولت در قالب یارانه پرداخت می‌کند.

در ۴۵ سال گذشته بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار از منابع کشور استخراج و صرف سوخت‌رسانی به ماشین‌های گازوییل‌سوز و بنزین‌سوز شده است. یعنی به‌طور میانگین سالی بیش از 11 میلیارد دلار منابع کشور که می‌توانست در جای بهتری هزینه شود، برای رساندن بنزین و گازوییل با قیمت ارزان هدر رفته است.


در حال حاضر، تولید بنزین در پالایشگاه‌های کشور به روزانه ۱۱۲ تا ۱۱۵ میلیون لیتر رسیده است و از طرفی هم نزدیک به ۱۳۰ میلیون لیتر بنزین و ۲۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی فشرده (سی‌ان‌جی) در کشور مصرف می‌شود که این رقم مصرفی به ‌شدت باعث ناترازی در چرخه تأمین سوخت کشور شده و حتی صدای بسیاری از کارشناسان حوزه انرژی را درآورده است. این یعنی قبلا فقط زمانی ‌که پالایشگاهی در دست تعمیر بود مجبور به واردات سوخت می‌شدیم اما حالا در شرایط طبیعی هم باید بنزین وارد کنیم تا کفاف تأمین را بدهد و این موضوع خسارت‌های جبران‌ناپذیری به کشور وارد می‌کند.

در واقع اینجا با یک بحران مواجهیم که پس از تبعات اجتماعی شوک درمانی قیمت انرژی در سال 98 کلید زده شد و حالا به اوج خود رسیده است. تجربه دولت روحانی پیش روی دولت مرحوم رییسی بود و احتمالا به دلیل همین تبعات اجتماعی، 5 سال است که پرونده بنزین و قیمت‌گذاری آن معطل مانده.

هرچند دولت‌ها از ابتدای انقلاب تلاش کرده‌اند تا در 4 سال اول قدرت گرفتن خود دست به قیمت انرژی نزنند و این کار را به دولت دوم خود منتقل کنند تا میزان رضایت عمومی کاهش پیدا نکرده و دوام بیشتری در پاستور داشته باشند. اما شدت بحران انرژی در ایران به گونه‌ای است که دولت پزشکیان را در معرض یک تصمیم دشوار اما ضروری قرار داده است.

الگوها و مدل‌ها
به نظر می‌رسد صحبت‌های رییس‌جمهور درباره روند «غیرمنطقی» مصرف سوخت در ایران و یارانه‌ای که دود می‌شود و هدر می‌رود را باید به عنوان یک سیگنال تصمیم احتمالی دولت چهاردهم برای تغییر در این روند تلقی کرد. تاکنون و در سه سال گذشته، دولت تلاش کرده تا با روش‌های «غیرقیمتی» میزان مصرف را کنترل کند. از جمله این روش‌ها، کاهش سهمیه سوخت، محدود کردن سوخت‌گیری در برخی استان‌ها، محدود کردن سوخت‌گیری در شبانه‌روز و حتی جمع‌آوری کارت‌های سوخت جایگاه‌داران و اجبار مردم به استفاده از کارت سوخت شخصی بوده است.

اما روی کاغذ، هیچ کدام از این روش‌ها جواب نداده است. که اگر پاسخ می‌داد امروز مصرف بنزین 25 برابر زمانی نبود که به صورت تک‌نرخی در جایگاه‌ها عرضه می‌شد و مشکلی هم به وجود نیامده بود. بنابراین، این چرخه‌ای است که احتمالا شکسته می‌شود. چنانکه در همین کشور همسایه، یعنی ترکیه این اتفاق افتاد و دولت تبعات اجتماعی آن را هم پذیرفت و به‌رغم اعتراض‌های خیابانی، روی تصمیم خود پافشاری کرد.

با این همه، واکنش‌ها به اظهارات رییس‌جمهور به گونه‌ای بوده که مشخص است مردم هم مطالباتی دارند.

اگر چه تک‌نرخی کردن بنزین با یک قیمت معقول از جمله راهکارهایی است که می‌توان در کوتاه‌مدت اجرا کرد؛ ‌اما شکسته شدن این چرخه آزاردهنده برای بنزین، در راهکارهایی است که نیاز به پول، زمان و برنامه‌ریزی دارد. از طرفی زمزمه‌هایی برای طرح‌هایی چون «بنزین برای همه» نیز شنیده می‌شود. طرحی که عمدتا بر بنزین سه نرخی و فروش بنزین توسط مردم به همدیگر تکیه کرده و مشکلات ریز و درشت زیادی نیز به همراه دارد.

از رده خارج کردن خودروهای فرسوده، توسعه ناوگان حمل‌ونقل همگانی، بهینه‌سازی تقاضای حمل‌ونقل مبتنی بر کاهش ترافیک و کاهش سفر، متنوع‌سازی سبد سوخت با حمایت از سوخت‌های جایگزین از جمله CNG، ورود خودروهای برقی به چرخه ناوگان حمل‌و‌نقل، توسعه شبکه حمل‌ونقل ریلی، آموزش و فرهنگسازی مدیریت مصرف سوخت، ارتقای استاندارد تولید خودرو و موتورسیکلت را ازجمله راهکارها برای کاهش مصرف سرانه سوخت است که قانون آن هم وجود دارد و یک دهه است که روی زمین مانده! لذا این رویکرد باید مجددا تقویت شود.

منبع:دنیای اقتصاد

ارسال نظر