به گزارش کارنا، عباس علی آبادی اعلام کرد: «تابستان سال آینده ۲۰ هزار مگاوات کسری داریم و در تلاش هستیم بخشی از آن را جبران کنیم، اما اینها زمان بر است، متاسفانه ۸درصد رشد مصرف داشتیم که این عدد خیلی بزرگ است.»
کسری ۲۰ هزار مگاواتی برق برای تابستان سال آینده در حالی است که دادههای اعلام شده از سوی انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران نشان میدهد در تابستان امسال، ۱۸هزار مگاوات ناترازی برق، در کشور وجود داشته است که به گفته وزیر نیرو در سال آینده این ناترازی و وضعیت کمبود برق در کشور تشدید خواهد شد.
تامین برق را میتوان مهمترین زیرساخت لازم برای خودروهای برقی دانست. به این ترتیب در شرایطی که ناترازی برق به شدت در حال سرعت گرفتن است، بلاتکلیفی در واردات و تولید خودروهای برقی نیز تشدید شده است.
حال پرسش این است که این تناقض از کجا نشأت میگیرد؟ به نظر میرسد که پاسخ این پرسش در نبود یک استراتژی کلی و نوع برخورد مدیرانی است که در سطح وزارتخانهها روی کار میآیند. در واقع هر تیمی که در وزارت صمت روی کار میآید یکسری از اولویتهای خود را تعریف میکند که لزوما با واقعیتهای موجود و محدودیتهای زیرساختی کشور همخوانی ندارد.
هیچ استراتژی کلی نیز برای صنعت و بازار خودرو در میان نیست که هر وزیر یا دولتی بتواند به کلی مسیر صنعت و بازار خودروی کشور را طبق همان چارچوب اجراکند؛ بنابراین هر مسوولی که روی کار باشد، لاجرم تصمیم گیریها در حوزه خودرو سلیقهای خواهد بود.
این رویکرد متفاوت مدیران و فقدان استراتژی بلندمدت، پیامدهای جدی برای صنعت خودروی کشور به همراه داشته است. برای مثال، در حالی که یک دولت بر تولید داخل و خودکفایی تاکید میکند، دولت بعدی ممکن است سیاست درهای باز و واردات را در پیش بگیرد.
این تغییرات مداوم در سیاستگذاری، نه تنها سرمایه گذاران و فعالان صنعت خودرو را سردرگم میکند، بلکه مانع از شکل گیری یک برنامه توسعه پایدار در این صنعت میشود. برای برون رفت از این وضعیت، ضروری است که تصمیمات کلان این صنعت از چرخه تغییرات سیاسی و تغییر دولتها خارج شود. در غیر این صورت، صنعت خودروی کشور همچنان در چرخه تصمیمات مقطعی و سلیقهای گرفتار خواهد ماند.
منبع: دنیای اقتصاد
ارسال نظر