۱۷ آذر ۱۴۰۴ - ۱۷:۴۸

تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست

تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست
گروه خودروسازی سایپا در راستای پویش #سایپا_رسانه نخستین میزگرد تخصصی بررسی موانع پیشرفت صنعت خودرو را برگزار کرد.
کد خبر: ۱۸۹۴۷

به گزارش کارنا، گروه خودروسازی سایپا در راستای پویش #سایپا_رسانه نخستین میزگرد تخصصی بررسی موانع پیشرفت صنعت خودرو را برگزار کرد. این میزگرد با حضور کارشناسان و اساتید برجسته‌ای همچون محمدرضا آراستی دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، جواد علی‌نژاد عضو هیأت‌مدیره انجمن صنایع همگن نیرو محرکه و قطعه سازان خودروی کشور، مهدی پورحسین و مهرداد آلان کارشناسان صنعت خودرو برگزار شد و در آن به موضوعات حیاتی و چالش‌های صنعت خودروی کشورمان مورد بحث و بررسی قرار گرفت. پویش سایپا_رسانه با هدف تنویر افکار عمومی و روشن‌سازی جایگاه واقعی صنعت خودروی کشور است، صنعتی که متشکل از مجموعه‌ای گسترده از مجموعه‌هی مختلف است و نقش مهمی در اقتصاد ملی دارد.

 در ابتدای این مراسم رضا حسینی، مدیر ارتباطات و امور بین‌الملل گروه خودروسازی سایپا با معرفی این پویش و نقشی که سایپا در آن خواهد داشت، گفت: پویش سایپا_رسانه با هدف آشنایی جامعه با زنجیره تأمین صنعت خودرو راه‌اندازی شده است؛ زنجیره‌ای که طی سال‌های گذشته کمتر به آن پرداخته شده و همین کم‌توجهی باعث شکل‌گیری برخی برداشت‌های غیرکارشناسی درباره صنعت خودرو شده است. برخی حتی تعطیلی صنعت خودرو را پیشنهاد می‌دادند، بی‌آنکه بدانند پشت محصول نهایی خودرو، مجموعه‌ای گسترده از شرکت‌ها، قطعه‌سازان، صنایع پایه و هزاران شغل قرار دارد. در گروه خودروسازی سایپا، ده‌ها شرکت در حوزه قطعه‌سازی، سرمایه‌گذاری و صنایع وابسته فعال هستند و هر یک نقشی اساسی در تولید محصول نهایی بر عهده دارند. نبود صنعت خودرو بدون تردید بر صنایعی مانند فولاد، پتروشیمی، نساجی و بسیاری بخش‌های دیگر تأثیر منفی گسترده‌ای خواهد داشت.

وی با تأکید بر رسالت رسانه‌ای این پویش ادامه داد: هدف ما صرفاً معرفی شرکت‌های زیرمجموعه سایپا نیست؛ بلکه تلاش داریم تصویر دقیقی از کل زنجیره تأمین صنعت خودرو ارائه دهیم. این زنجیره بخشی مهم از اقتصاد ملی است و میلیون‌ها نفر به‌طور مستقیم و غیرمستقیم از آن منتفع می‌شوند. سهام سایپا متعلق به مردم است و ما خود را در برابر اعتماد سهام‌داران و مشتریان مسئول می‌دانیم. از این‌رو، معرفی شفاف فعالیت‌ها و تلاش برای بهبود فرآیند‌ها از وظایف اساسی ماست.

مطالب مطرح‌شده در میزگرد پیشِ رو، ناظر بر کلیت صنعت خودرو است و صرفاً محدود به شرکت سایپا نمی‌شود. در این میزگرد تلاش شده است با نگاهی جامع، به آسیب‌شناسی ساختاری صنعت خودرو پرداخته شود.

در جریان این میزگرد، نخستین پرسشی که از میهمانان پرسیده شد این بود که چرا صنعت خودرو در کشور ما تاکنون نتوانسته جایگاه واقعی و شایسته خود را کسب کند و به سطح پیشرفت‌های قابل توجه و مطلوبی دست یابد؟ آیا عوامل مختلفی در این ناکامی نقش داشته‌اند که مانع از تحقق پتانسیل‌های بالای این صنعت شده‌اند؟

چگونه در دهه ۱۳۸۰، خودروسازی ایران به وابستگی رسید؟ / صنعت خودروسازی یکی از اهداف اصلی تحریم‌ها بوده است/ برای صنعت خودرو نقشه توسعه پایدار تدوین نشده است/ صنعت خودرو نسبت به بسیاری از صنایع وضعیت بهتری دارد/ تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست

روند‌های کلان اقتصادی بر صنعت خودرو تأثیر گذاشت

محمدرضا آراستی دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف گفت: برای تحلیل وضعیت امروز صنعت خودرو باید به شرایط اقتصادی دهه ۱۳۹۰ بازگردیم؛ دهه‌ای که میانگین رشد اقتصادی کشور تقریباً نزدیک به صفر بود، در حالی که سطح عمومی قیمت‌ها بیش از ۳۰۰ درصد افزایش یافت. این شکاف، فشار سنگینی بر صنایع مولد از جمله خودروسازی وارد کرد.

وی افزود: بازار سرمایه از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ رشد چشمگیری داشت؛ هرچند در سال‌های اخیر نوسانات و افت‌هایی مشاهده شد، اما در مجموع این بازار برخلاف ذهنیت رایج در جامعه، بی‌تحرک نبود. برای درک منشأ این رشد و ترکیب صنایع اثرگذار بر بازار، لازم است به دهه ۱۳۸۰ رجوع کنیم؛ دوره‌ای که طی آن «رشد عمومی قیمت‌ها حدود ۵ برابر و رشد بازار سرمایه حدود ۷ برابر شد» و به گفته وی، «این یک رفتار متعادل و متناسب با انتظارات تورمی محسوب می‌شد».

دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به تغییر ترکیب صنایع در دهه ۱۳۹۰ ادامه داد: در این دهه صنایع فولادی، معدنی و کالا‌های پایه نقش اصلی را در رشد بازار سرمایه برعهده گرفتند. از اینرو باید بررسی کنیم که چرا این صنایع ناگهان به پیشران بازار تبدیل شدند و در مقابل، صنعت خودرو که در دهه‌ی قبل از صنایع توانمند و مورد حمایت بود، چنین جایگاهی نیافت.

وی با مرور شرایط دهه ۱۳۸۰ گفت: در آن دهه به دلیل افزایش درآمد‌های ارزی حاصل از نفت و سیاست‌های جایگزینی واردات، منابع قابل توجهی به سمت صنایعی مانند خودروسازی هدایت شد. هدف این بود که ایران بتواند در زنجیره جهانی محصولاتی رقابتی تولید کند. در نتیجه خودروسازی‌ها دوران مناسبی را تجربه کردند. اما یک خطای راهبردی در همان دوران رخ داد. شرکت‌های بزرگ خودروساز به دلیل وفور نقدینگی و ورود ارز‌های نفتی، تصور کردند باید شبکه تأمین خود را توسعه دهند و برای روز‌های سخت‌تر آماده شوند. به همین دلیل، وابستگی به تأمین قطعات خارجی افزایش یافت. در همین زمان، چین نیز در حال گسترش ظرفیت تولید در حوزه لوازم خانگی، خودرو و قطعه‌سازی بود؛ لذا ما به جای تقویت تولید داخل، مسیر تأمین خارجی را اقتصادی‌تر دانستیم و این وابستگی بعد‌ها ضربه بزرگی به صنعت خودرو زد.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: پس از تحریم‌های اولیه و کاهش شدید درآمد‌های ارزی، صنایعی که نیازمند ارز بودند دچار بحران شدند، در حالی که صنایع ارزآور مانند فولاد و معدن به رشد خود ادامه دادند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به «محدودیت‌های انرژی و عدم توازن توسعه صنعتی» گفت: در برخی مناطق کشور، به‌ویژه مناطق خشک، تعداد زیادی کارخانه فولاد و صنایع معدنی ایجاد شد که نیاز بالایی به آب دارند. این توسعه عمدتاً ناشی از فشار گروه‌های تصمیم‌گیر بود که می‌خواستند سهمی از صنعت را به استان خود منتقل کنند، بدون اینکه اقتضائات آمایش سرزمین در نظر گرفته شود.

وی افزود: همه این موارد باعث شد که صنعت خودرو با فشار نقدینگی مواجه شود و از همین‌جا بود که پدیده پیش‌فروش گسترده شکل گرفت. پیش‌فروش در واقع مصرف نقدینگی آینده است؛ یعنی قبل از تولید، هزینه‌ها خرج می‌شود.

دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف درباره کاهش توجه دولت‌ها به صنعت خودرو نیز گفت: در دوره‌ای که صنعت خودرو در اوج بود، توجه دولتمردان زیاد بود؛ اما به محض افول این صنعت، تمرکز سیاستگذاران هم کاهش یافت. البته منصفانه نیست که بگوییم تمام مشکلات ناشی از شورای رقابت است، هرچند این شورا در دهه ۱۳۹۰ فشار زیادی به صنعت وارد کرد. مسئله اصلی این است که سطح توجه رئیس‌جمهور، وزیر صمت و مدیران ارشد به صنعت خودرو کاهش یافت و تمرکز آنها به سمت صنایع معدنی رفت.

وی خاطرنشان کرد: حتی نمونه‌های اخیر در انتصاب‌ها و حمایت‌ها نشان می‌دهد که توجه دولت بیش از گذشته به سمت معدن متمایل شده است، و این موضوع اثر مستقیمی بر صنعت خودرو گذاشته است.

چگونه در دهه ۱۳۸۰، خودروسازی ایران به وابستگی رسید؟ / صنعت خودروسازی یکی از اهداف اصلی تحریم‌ها بوده است/ برای صنعت خودرو نقشه توسعه پایدار تدوین نشده است/ صنعت خودرو نسبت به بسیاری از صنایع وضعیت بهتری دارد/ تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست

نقش پررنگ رسانه‌ها، تحریم‌ها و سیاست‌گذاری‌ها در صنعت خودرو

مهدی پورحسین کارشناس صنعت خودرو گفت: در سال‌های اخیر و به‌ویژه در دهه ۹۰، رسانه‌ها، اعم از صداوسیما و رسانه‌های خصوصی، نقش مهمی در ایجاد تصویر ذهنی از صنایع کشور ایفا کرده‌اند. هر زمان که نیاز بوده توان صنعتی ایران نشان داده شود، نخستین تصاویری که منتشر می‌شد مربوط به زنجیره خودروسازی و قطعه سازی بود؛ زیرا این صنعت، برخلاف بسیاری از صنایع که متکی بر بیرون بودند، توانسته به‌صورت خوداتکا مسیر خود را پیش ببرد و زنجیره داخلی‌اش را حفظ کند.

وی افزود: با وجود این واقعیت، در فضای رسانه‌ای امروز هرگاه موضوع «داخلی‌سازی» مطرح می‌شود، نگاه‌ها ناگهان از این صنعت منحرف می‌شود و حتی گاهی به‌جای ایجاد افتخار ملی، فضایی ساخته می‌شود که قطعه ساز و خودروساز در آن سیبل نقد‌های غیرمنصفانه می‌شوند. در حالی که بسیاری از تصمیم‌گیرانی که بر صنعت فشار وارد می‌کردند، پس از مدتی مسئولیت خود را ترک می‌کردند و پاسخ‌گویی مشخصی نیز وجود نداشت.

پورحسین با اشاره به نقش تحریم‌ها گفت: ریچارد نفیو، معمار تحریم‌ها علیه ایران، در کتاب «هنر تحریم‌ها» صراحتاً اعلام کرده که صنعت خودروسازی ایران یکی از اهداف اصلی تحریم‌ها بوده است. به‌طور مشخص، تولید خودروی ایرانی و همکاری بین‌المللی در این حوزه مورد تحریم قرار گرفت؛ اما واردات خودرو بدون محدودیت رها شد. هدف این بود که ارز کشور، به‌جای تبدیل شدن به تولید، صرف واردات بی‌رویه شود و در کنار آن، «اعتماد به توان داخلی» و «برند و خودباوری ملی» تضعیف شود که امروزه این مسئله مشهود است.

وی ادامه داد: تحریم‌ها ابتدا صنعت خودرو و سپس بخش‌های حساس اقتصادی کشور را نشانه گرفتند. صنعت خودرو نیز پس از بانک و نفت در صف تحریم قرار گرفت.

این کارشناس صنعت خودرو افزود: در دهه ۹۰ ما دو بار با شوک تحریمی روبه‌رو شدیم. در سال ۱۳۹۱ افت تولید به ۶۵ درصد رسید، اما در دور دوم تحریم‌ها (۱۳۹۷ و ۱۳۹۸) کاهش تولید به ۴۵ درصد محدود شد. این تفاوت در شرایطی رخ داد که در سال ۹۱ پلتفرم‌های درحال تولید بسیار قدیمی‌تر بودند، اما در دوره جدید، علاوه بر تحریم، فشار‌های متعددی همچون استاندارد‌های جدید ایمنی و آلایندگی نیز اعمال شد.

به گفته وی، با وجود وابستگی جدی صنایع قطعه‌سازی به واردات، اعمال استاندارد‌های ۸۵گانه و برنامه‌ریزی برای استاندارد‌های ۱۲۲گانه در ماه‌های آتی، صنعت خودرو توانست نسبت به گذشته تاب‌آوری بیشتری نشان دهد.

پورحسین با مقایسه تجربه ایران و روسیه در تحریم گفت: روسیه که در زنجیره جهانی خودرو بسیار عمیق‌تر از ما حضور داشت، پس از تشدید تحریم‌ها از سال ۲۰۲۰ شاهد افت ۷۰ درصدی تولید بود. حتی به تولیدکنندگان روسی گفته شد «استاندارد نزنید، موتور یورو ۲ تولید کنید و ...»، اما با وجود همه این تسهیلات، صنعت خودرو روسیه سقوط شدیدی را تجربه کرد. امروز ۸ برند از ۱۰ برند پرفروش روسیه، چینی هستند و سهم برند‌های ملی به‌شدت کاهش یافته است.

وی افزود: در ایران، برخلاف روسیه، از ۱۰ برند پرفروش سال ۱۴۰۲، ۹ برند ملی هستند و تنها یک برند از بخش خصوصی در میان آنها قرار دارد. در حالی که در روسیه سهم چینی‌ها به بیش از ۷۰ درصد رسیده، در ایران با وجود محدودیت واردات خودرو‌های کامل، سهم بازار چینی‌ها حدود ۲۰ تا ۲۷ درصد است.

کارشناس صنعت خودرو گفت: کشور‌های تحریم‌کننده که خود دارای صنعت خودرو هستند، پس از اعمال تحریم‌ها حاضر به همکاری فناورانه با ایران نشدند و این مسئله بیش از آنکه ناشی از خود تحریم‌ها باشد، ناشی از بی‌ثباتی سیاست‌گذاری داخلی در سال‌های گذشته بوده است.

وی تأکید کرد: اکنون که دولت به دنبال کاهش سهم خود در صنعت خودرو است، قطعا خودروساز می‌تواند برنامه‌های خود را منسجم‌تر دنبال کند و در چنین شرایطی هزینه‌های اضافی و غیرهدفمند کاهش یافته و نگاه شرکت‌ها به سمت پلتفرم مشترک و افزایش تیراژ حرکت خواهد کرد. تاکید می‌کنم در دهه‌های گذشته به‌جای افزایش تیراژ روی یک پلتفرم، تعداد پلتفرم‌ها افزایش یافت؛ به‌گونه‌ای که دو خودروساز بزرگ کشور با وجود تولید حدود یک میلیون دستگاه، ۶ تا ۷ پلتفرم فعال داشتند، در حالی که در جهان هر پلتفرم ممکن است تا ۳ تا ۴ میلیون دستگاه تیراژ داشته باشد.

پورحسین گفت: بنابراین در صنعت خودرو باید تمرکز بر تیراژ انجام شود. مسئله تحریم فراتر از حوزه صنعت و تولید است و به‌طور مستقیم امید و خودباوری عمومی را هدف قرار می‌دهد. صنعت تنها بخش کوچکی از این ماجراست؛ هرچند نمی‌توان نقش تحریم‌ها را در ایجاد اختلال انکار کرد، اما در کنار آن نباید از سیاست‌های ناگهانی و مقطعی غفلت کرد.

چگونه در دهه ۱۳۸۰، خودروسازی ایران به وابستگی رسید؟ / صنعت خودروسازی یکی از اهداف اصلی تحریم‌ها بوده است/ برای صنعت خودرو نقشه توسعه پایدار تدوین نشده است/ صنعت خودرو نسبت به بسیاری از صنایع وضعیت بهتری دارد/ تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست

نقش مهم رسانه‌ها در مطالبه‌گری و اصلاح مسیر صنعت خودرو

جواد علی‌نژاد عضو هیأت‌مدیره انجمن صنایع همگن نیرو محرکه و قطعه سازان خودروی کشور گفت: بحث رسانه و مطالبه‌گری در این حوزه بسیار مهم است. ما در کشور به‌ویژه در صنعت خودرو، عادت کرده‌ایم مسائل را در سطح اول و به‌صورت لحظه‌ای حل کنیم؛ در حالی‌که تا زمانی که برای موضوعات مهندسی، کیفی و ساختاری به شکل اصولی و ریشه‌ای اقدام نکنیم، مسائل تکرار می‌شوند. رسانه نیز باید با نگاه تخصصی و واقع‌بینانه وارد شود و رسالت خود را در انعکاس درست مشکلات ایفا کند. اگر بخواهیم موضوع (چرایی عدم پیشرفت صنعت خودرو) را درست واکاوی کنیم، ابتدا باید ببینیم صنعت خودرو نزد حاکمیت چه جایگاهی داشته است. تخصصی‌ترین و راهبردی‌ترین صنعت دنیا، صنعت خودروست. سرنوشت جنگ‌ها را معمولاً همین صنعت تعیین کرده و بخش عمده موتور تانک‌ها، جنگنده‌ها و تجهیزات دفاعی در همین صنعت توسعه پیدا کرده است.

وی تأکید کرد: به نظر بنده اولین مشکل این است که ما جایگاه این صنعت را در سطح حاکمیت درست درک نکرده‌ایم. اگر باور داشتیم که صنعت خودرو در اقتصاد تخصصی و امنیت ملی کشور یک پیشران است، وضعیت آن امروز این‌گونه نبود. امیدوارم این بحث به گوش دولتمردان برسد تا برای آن چاره‌ای اساسی اندیشیده شود.

نقشه توسعه پایدار نداریم

عضو هیأت‌مدیره انجمن صنایع همگن نیرو محرکه و قطعه سازان خودروی کشور افزود: مشکل بعدی این است که برای این صنعت هیچ‌گاه نقشه توسعه پایدار تدوین نکرده‌ایم. من تحقیقاتی داشتم و به نقشه‌ای راهبردی مربوط به ده، یازده سال پیش رسیدم، اما وقتی آن را مطالعه می‌کنید انگار طنز است؛ یا اصلاً با زمانه هماهنگ نشده و هیچ‌وقت پای آن نایستاده‌ایم.

وی ادامه داد: وقتی نقشه راه نباشد، طبیعتاً در ادامه مسیر دچار مشکل می‌شویم. از سوی دیگر، دولت‌ها با رویکرد‌های متفاوت وزرایی را به وزارتخانه صنعت آوردند و مدیرانی را بر خودروسازی‌ها گذاشتند که هر کدام نگاه و اولویت‌های متفاوتی داشتند؛ نتیجه این شد که مدیران ما هیچ‌وقت پایدار نبودند.

مدیران به جای توسعه، به مدیریت بحران دائمی مشغول‌اند

علی‌نژاد با اشاره به تغییرات متعدد مدیریتی گفت: اگر همین تعداد تغییر مدیر را سر یک بنگاه خصوصی کوچک می‌آوردیم، آن بنگاه احتمالاً خیلی زود تعطیل می‌شد. مدیری که می‌آید به جای مدیریت تکنولوژی و راهبرد، مجبور است مدیریت زمان کند؛ یعنی از همان لحظه ورود می‌داند یک تاریخ انقضا دارد؛ یا با تغییر دولت و وزیر یا با هر رویداد دیگر.

وی توضیح داد: در چنین شرایطی مدیر نمی‌تواند به پلتفرم‌سازی و کار‌های اساسی فکر کند. صرفاً تلاش می‌کند دوره مدیریتش بگذرد. همین مدیر (علی شیخ زاده، مدیرعامل سایپا) با حجم بزرگی از تعهدات گذشته مواجه است؛ پیش‌فروش‌هایی که انجام شده، پول‌هایی که دریافت شده و امروز دیگر در شرکت نیست، زنجیره تأمین تشنه و تأمین اجتماعی که مطالباتش را طلب می‌کند.

عضو هیأت‌مدیره انجمن صنایع همگن نیرو محرکه و قطعه سازان خودروی کشور افزود: این موضوع نتیجه سال‌ها بی‌برنامگی است و مدیر جدید ناچار است مدیریت بحران کند. اما بحران در این صنعت یک بحران مستمر است؛ یعنی قرار نیست از بین برود، بلکه هر روز بیشتر می‌شود. انرژی زیادی صرف مدیریت روزمره می‌شود؛ در حالی‌که خود مدیر نقشی در ایجاد آن نداشته و نقشه راهی هم وجود ندارد. چنین مدیری نهایتاً می‌تواند نگهدارنده وضعیت موجود باشد، نه توسعه‌دهنده صنعت خودرو.

وی درباره عوامل بیرونی و درونی تأثیرگذار بر وضعیت صنعت خودرو گفت: تحریم‌های بیرونی و مشکلات ارزی شناخته‌شده‌اند. اما همان‌طور که اشاره شد، صنعت خودرو از اولین صنایع تحریم‌شده بود و با این حال بیشترین مقاومت را از خود نشان داد. همین رشد تولید امسال نسبت به سال قبل و خودرو‌های ملی که با روسیه مقایسه می‌کنید، نتیجه زحمت قطعه‌ساز و خودروساز است که توانستند تحریم خارجی را مدیریت کنند. اما تحریم‌های داخلی بدتر از تحریم خارجی است. مشکلات ارزی، ناترازی انرژی، معطلی‌های گمرکی و ۳۱ سامانه‌ای که خودشان صنعت را دچار گره‌های پیچیده کرده‌اند. این چند روز همه درگیر سامانه‌هایی هستیم که حتی نفس باقی‌مانده صنعت را هم تحت فشار گذاشته‌اند.

علی‌نژاد در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود گفت: اگر بخواهیم صنعت خودرو را نجات دهیم، ابتدا باید چند موضوع را ریشه‌ای حل کنیم. اول اینکه جایگاه صنعت را درک کنیم، دوم نقشه راه داشته باشیم، سوم شرایط فعلی را بفهمیم و چهارم انتظارات آینده را تعریف کنیم.

چگونه در دهه ۱۳۸۰، خودروسازی ایران به وابستگی رسید؟ / صنعت خودروسازی یکی از اهداف اصلی تحریم‌ها بوده است/ برای صنعت خودرو نقشه توسعه پایدار تدوین نشده است/ صنعت خودرو نسبت به بسیاری از صنایع وضعیت بهتری دارد/ تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست

صنعت خودرو در مقایسه با بسیاری از صنایع داخلی، جلوتر است

مهرداد آلان کارشناس صنعت خودرو گفت: بدون حاشیه سر اصل مطلب می‌روم. اول از شما یک سؤال دارم. چرا می‌گوییم وضعیت صنعت قطعه‌سازی و خودروسازی بد است؟ سؤال این است که نسبت به کدام صنعت چنین قضاوتی داریم؟ رک و شفاف می‌گویم؛ بله، طلب‌هایی هست که وضعیت قطعه‌ساز را مختل می‌کند، اما این دلیل نمی‌شود بگوییم وضعیت ما از همه صنایع بدتر است.

وی ادامه داد: به اعتقاد من، صنعت خودرو نسبت به بسیاری از صنایع وضعیت بهتری دارد. کمی منصف باشیم. صنعت خودرو را با صنایع خوراکی مقایسه کنید؛ یک شیر می‌خریم معلوم نیست چه ناخالصی دارد، یک نان ساده مشکلات جدی دارد. یا خدمات درمانی؛ چند بار باید برای یک دندان‌پزشکی ساده مراجعه کنیم؟

آلان گفت: در صنعت ساختمان، با حداقل استاندارد‌ها ساختمان ساخته می‌شود. اما آیا ما می‌توانیم مثل حوزه مسکن، خودمان دور هم جمع شویم و یک خودرو بسازیم؟ امکان ندارد. خودرو محصولی با استاندارد‌های بسیار پیچیده است. مثلاً یک قطعه کلاچ چهار تا پنج هزار صفحه استاندارد دارد، اما مسکن که پناهگاه مردم است چند صفحه استاندارد دارد؟

ریشه نارضایتی مردم از خودروسازی چیست؟

کارشناس صنعت خودرو اذعان داشت: اینکه مردم از صنعت خودرو ناراضی‌اند، بخشی از آن حق است. اما باید ریشه‌یابی کرد. آیا رسالت تولید خودروی ارزان از ابتدا بر دوش صنعت گذاشته شد؟ از چه زمانی این وظیفه به ما سپرده شد که همه مردم باید خودرو ارزان سوار شوند؟ اینجا بود که مشکلات ما آغاز شد. همان روزی که قیمت‌گذاری دستوری بر ما تحمیل شد و گفتند خودروی ارزان بسازید، دست‌وپای صنعت بسته شد. به ما گفتند برق می‌خواهید؟ ورق می‌خواهید؟ ارز می‌دهیم. اما در عمل ما را محدود کردند. یکی از آرزو‌های ما این است که روزی ارز ندهند و کاری به ما نداشته باشند تا کار خودمان را انجام دهیم.

این کارشناس گفت: در کشور ۲۸۰۰ قطعه‌ساز داریم. تعداد مهندسانی که در این مجموعه‌ها فعال‌اند و تعداد دانشجویان علاقه‌مند در صد‌ها دانشگاه صنعتی کم نیست. تمام این ظرفیت برای چیست؟ اینکه ما بیاییم خودرو ارزان تولید کنیم؟ چرا نتوانیم یک خودروی ۴۰ هزار دلاری بسازیم؟ اگر مردم داخل نخریدند، صادرات می‌کنیم.

وی با بیان اینکه بسیاری از نیرو‌های متخصص ما امروز در شرکت‌های معتبر جهانی از جمله مرسدس، فیات و رنو مشغول‌اند. این یعنی توان فنی کشور بالاست و اگر محدودیت‌ها و تکالیف بیرونی برداشته شود، می‌توانیم نه‌فقط خودرو‌های اقتصادی، بلکه محصولات باکیفیت و رقابتی تولید و حتی صادر کنیم، افزود: من اعتقاد دارم کشور ما می‌تواند مقابل چین بایستد. با این جمعیت، با این دانشگاه‌ها، با این نیرو‌های متخصص و با این انرژی عظیم، اگر قرار باشد کشوری رقیب چین باشد شاید ایران باشد. البته این مزیت‌ها گاهی به بیماری هم تبدیل شده، اما همچنان ظرفیت بزرگی است.

چرا صنعت خودرو تحریم شد؟

آلان با اشاره به تجربه خروج رنو از بازار ایران گفت: یادتان هست وقتی رنو رفت، چه تعداد خودرو و قطعه مانده بود؟ اما در مقایسه با کشور‌های دیگر بسیار کمتر بود. امروز کیفیت برخی قطعاتی که یادگار همان پلتفرم رنو است، باعث شده مردم به محصولات بومی رنو علاقه‌مند باشند. مشکل ما کمبود دانش نیست؛ شاید در برخی تجهیزات ضعف داشته باشیم، اما منابع انسانی و دانشگاهی بسیار قوی داریم.

وی اظهار کرد: بعد از تحریم‌های آمریکا، ما از تولید پژو ۴۰۵ نمی‌ترسیدیم. این پلتفرم‌ها تهدیدی برای آمریکا نبود. چیزی که آنها را نگران کرد توان تغییر شکل صنعت خودرو و قطعه‌سازی ما بود؛ اینکه در مواقع اضطراری می‌توانیم به صنایع استراتژیک کمک کنیم. به همین دلیل صنعت خودرو اولین صنعتی بود که تحریم شد.

این کارشناس صنعت خودرو افزود: با ماشین‌آلات نزدیک به ده سال عقب‌مانده، همچنان پابرجا هستیم. اما چند سال است واردات تجهیزات مدرن ممنوع شده است. جالب اینکه برای واردات خودرو ارز نداریم، اما برای واردات برخی ماشین‌آلات و تجهیزات چینی ارز موجود است.

با توجه به مباحثی که مهمانان در این میزگرد مطرح کردند، آیا می‌توان به طور کلی اینگونه نتیجه‌گیری کرد که یکی از اصلی‌ترین معضلات و چالش‌های پیش روی صنعت خودرو در کشور ما، فقدان یک استراتژی واقعی، عملیاتی و قابل اجرا است؟ یا اینکه معتقدید علاوه بر این موضوع، عوامل و مسائل دیگری نیز وجود دارند که تاکنون به آنها به صورت عمیق پرداخته نشده و ممکن است نقش مهمی در وضعیت کنونی این صنعت ایفا کنند؟ به بیان دیگر، آیا مشکل صرفاً محدود به نبود یک نقشه راه مشخص است یا مجموعه‌ای از عوامل پیچیده و چندجانبه، ریشه‌های اصلی این وضعیت را تشکیل می‌دهند؟

چگونه در دهه ۱۳۸۰، خودروسازی ایران به وابستگی رسید؟ / صنعت خودروسازی یکی از اهداف اصلی تحریم‌ها بوده است/ برای صنعت خودرو نقشه توسعه پایدار تدوین نشده است/ صنعت خودرو نسبت به بسیاری از صنایع وضعیت بهتری دارد/ تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست

«نقطه شکست» توسعه صنعتی، اجرا بوده است

محمدرضا آراستی دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف گفت: وجود برنامه و سند در صنعت خودرو هرگز مسئله اصلی نبوده است؛ زیرا از دوران وزارت نژاد حسینیان بر وزارت صنایع تاکنون اسناد متعدد توسعه‌ای برای صنعت خودرو وجود داشته است. این اسناد تنها در دوره‌هایی که مدیریت باثبات و تیم توانمند وجود داشته‌اند و میل به اجرا وجود داشته، به نتیجه رسیده و در بسیاری از دوره‌ها به دلیل نبود ثبات، اجرای آنها متوقف شده است.

وی تأکید کرد: در طول چند دهه گذشته، هم برنامه توسعه صنعتی داشته‌ایم و هم برنامه‌های متنوع برای خودروسازی، اما «نقطه شکست» تقریباً در همه موارد یک چیز بوده و آن مبحث اجرا است. چرخه مدیریت در صنعت خودرو بسیار کوتاه است و دوره مدیریت بسیاری از مدیران ارشد به قدری کوتاه‌تر از دوره اجرای یک پروژه بلندمدت است که عملاً نمی‌توان از آنها انتظار داشت برنامه ۱۰ یا ۱۵ ساله‌ای را آغاز و به سرانجام برسانند؛ لذا برای اجرای یک برنامه واقعی، حداقل پنج تا شش سال ثبات مدیریتی لازم است؛ اما در بسیاری از دوره‌ها، حتی دو سال هم ثبات وجود نداشته است.

این استاد دانشگاه همچنین یکی از مهم‌ترین موانع اجرای برنامه‌های صنعت خودرو را وضعیت اقتصادی کلان کشور دانست و افزود: نوسان‌های شدید نرخ ارز، تغییرات غیرقابل پیش‌بینی تعرفه‌ها، تغییر مقررات واردات و صادرات و نبود ثبات اقتصادی، فضای برنامه‌ریزی را از بین می‌برد. وقتی مدیران می‌بینند یک تصمیم کلان دولت می‌تواند تمام برنامه‌ریزی‌های مدیریتی آنها را زیر سؤال ببرد، طبیعی است که برنامه‌ریزی بلندمدت معنای خود را از دست بدهد.

آراستی در بخش دیگری از سخنان خود، اذعان داشت: نبود مکانیزم پاسخگویی برای مدیریت دولتی، یکی از عوامل مهم کاهش کیفیت مدیریت در صنعت خودرو است. این موضوع یکی از نقاط ضعف عمیق ساختار صنعت است؛ وقتی پاسخگویی وجود نداشته باشد، کیفیت تصمیم‌گیری پایین می‌آید.

صنعت خودرو باید به سمت توسعه پایدار هدایت شود

دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه میزگرد، به موضوع اصلاح ساختار مالکیت در خودروسازی پرداخت و تأکید کرد: ضرورت دارد، مدیریت شرکت‌های خودروسازی به سمت خصوصی شدن حرکت کند لذا دولت می‌تواند مالکیت صنعت خودرو را حفظ کند و در عین حال از مدیریت کنار برود؛ این مدل تنها راه واقعی نجات صنعت خودرو است.

وی به ضرورت اصلاح سیاست‌های دولت در این صنعت پرداخت و گفت: اولین گام برای خروج صنعت خودرو از بحران، پایان دادن به قیمت‌گذاری دستوری و همزمان اصلاح سیاست‌های تعرفه‌ای است وسپس بازنگری در ساختار مالکیت خودروساز‌های بزرگ است. اصلاح این موارد زمینه را برای رقابت سالم، نوآوری و افزایش کیفیت فراهم می‌کند و سند خودرو نیز با هدف ارتقای توانمندی‌ها و حفظ صنایع کلیدی کشور به شکل مؤثر قابل تدوین خواهد بود.

آراستی افزود: پس از پشت سر گذاشتن مشکلات و چالش‌های فعلی، صنعت خودرو کشور باید وارد فاز دوم شود که از آن به عنوان دستیابی به ثبات و آماده شدن برای تحول یاد می‌شود. رسیدن به ثبات و آماده شدن برای تحولات گسترده، بدون تدوین یک برنامه جامع تحت عنوان «استراتژی توسعه صنعت خودرو» ممکن نخواهد بود. بر اساس این استراتژی، سیاست‌گذار نباید در جزئیات ورود کند؛ تصمیم‌گیری درباره پلتفرم‌های تولید، نوع خودرو و بازار هدف باید به عهده خود صنعت باشد تا امکان نوآوری، انعطاف و پاسخگویی به نیاز بازار فراهم شود. با این حال، دولت می‌تواند نقش هدایتگر کلان را ایفا و با برنامه‌ریزی بلندمدت، مسیر کلی صنعت خودرو را مشخص کند.

وی یادآور شد: دولت می‌تواند با در نظر گرفتن مسائل مهمی مانند آلایندگی، رشد جمعیت، ناترازی انرژی و دیگر شاخص‌های کلان، برنامه‌ریزی کند که از امروز تا ۱۵ سال آینده، تولید خودرو‌های هیبریدی در دستور کار قرار گیرد و پس از این مدت، تولید خودرو‌های دارای موتور احتراق داخلی محدود یا متوقف شود و یا سیاست‌های صادراتی، همکاری‌های استراتژیک با کشور‌های صاحب فناوری و حمایت‌های کلان از صنعت خودرو نیز در چارچوب این استراتژی مشخص شود. هدف اصلی این اقدامات، ایجاد برنامه‌ای است که صنعت خودرو را به سمت توسعه پایدار هدایت کند، توانمندی‌های فناورانه خودروسازان را تقویت کند و همزمان با اصلاح ساختار نیروی انسانی، پایه‌ای برای تحول و نوآوری فراهم آورد.

ضرورت اصلاح ساختار نیروی انسانی در صنعت خودرو

دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف به موضوع تامین نیروی انسانی در صنعت خودرو اشاره کرد و آن را یکی از چالش‌های اساسی دانست و ادامه داد: وجود نیرو‌های سفارشی و اجباری که وارد صنعت خودرو می‌شوند، شرایط کاری خودروسازان را دشوار کرده و این موضوع برای مردم قابل مشاهده است لذا اصلاح ساختار نیروی انسانی و زنجیره ارزش در صنعت خودرو یکی از نیاز‌های فوری و اساسی است.

وی در ادامه، به اهمیت «تیرینگ» در خودروسازی اشاره کرد و آن را به عنوان ابزار کلیدی ایجاد نوآوری و افزایش بهره‌وری معرفی کرد و گفت: در همه شرکت‌های خودروسازی دنیا "تیرینگ" انجام می‌شود و این روش منجر به توسعه شبکه‌های تولید و نوآوری می‌شود، اما در ایران این موضوع به شکل صحیح اجرا نمی‌شود. به عنوان مثال، اگر یک فنرساز از جمله بهترین‌ها در خاورمیانه باشد، می‌تواند با ایجاد یک برند قوی و شبکه همکاری با فنرسازان کوچک‌تر، نقش هدایت‌گر در زنجیره ارزش را ایفا و بیشتر بر نوآوری و توسعه محصول تمرکز کند. ایجاد تیرینگ مجدد و توانمندسازی قطعه‌سازان، کلید ایجاد ساختار زنجیره ارزش قدرتمند و افزایش رقابت‌پذیری صنعت خودرو است.

آراستی فاز سوم را که می‌توان از برنامه‌های توسعه‌ای در صنعت خودرو در نظر گرفت را ارائه محصولات و خدمات جدید خودرو معرفی کرد و گفت: دنیا در حال حرکت به سمت ارائه خدمات خودروسازی گسترده و درآمدزایی پس از فروش است. بخش خدمات سهم قابل توجهی از درآمد صنایع خودروسازی را تشکیل می‌دهد و دولت می‌تواند به عنوان محرک تقاضا عمل کند. به عنوان مثال، اگر سیاست‌گذاری برای تولید خودرو‌های هیبریدی انجام شود، دولت می‌تواند با تجهیز سیستم تاکسیرانی و ناوگان عمومی به این خودروها، به شکل عملی تقاضا ایجاد کند.

وی در نهایت به فاز‌های بعدی برنامه اشاره و اذعان کرد: دستیابی به جایگاه مناسب در بازار‌های بین‌المللی است و با تقویت توانمندی‌های فناورانه، بهره‌مندی از شبکه گسترده قطعه‌سازان و وجود بازار داخلی بزرگ، خودروسازان ایرانی قادر خواهند بود اتحاد‌های استراتژیک با خودروسازان خارجی برقرار کنند.

وی افزود: تنوع‌بخشی به بازار محصولات و توسعه شبکه‌های قطعه‌سازی، فرصت ورود به شبکه جهانی و تسهیل صادرات را فراهم می‌آورد و با استفاده از ابزار‌های مالی نوین می‌توان مسیر توسعه صنعت خودرو را به شکل پایدار و مبتنی بر فناوری‌های پیشرفته هدایت کرد.

دولت‌ها معمولاً از صنایع بزرگ حمایت می‌کنند، حتی زمانی که وضعیت اقتصادی آنها مطلوب نیست

وی با اشاره به برخی صحبت‌ها مبنی بر ضرورت توقف تولید خودرو در کشورمان تأکید کرد: اینکه صنعت خودرو پیشرفت لازم و یا آنچه که مدنظر بوده را نداشته است، نمی‌توان خواستار این شد که شرکت‌های خودروساز بسته شوند. تعطیل‌کردن صنعت خودرو نه منطقی است و نه امکان‌پذیر. اگر بنا باشد هر صنعتی که مشکل دارد تعطیل شود، صنایع دیگری مانند لوازم خانگی، کشاورزی یا حتی بخش‌های مهم‌تر اقتصادی نیز باید تعطیل شوند. اگر چنین منطقی را دنبال کنیم، باید کشور را تعطیل کنیم و همه چیز را از بیرون وارد کنیم که عملاً کشور را وابسته می‌کند و اقتصاد را متزلزل خواهد کرد و هیچ کشوری چنین کاری نکرده و نخواهد کرد.

استاد دانشگاه شریف افزود: تجربه کشور‌های مختلف نشان می‌دهد دولت‌ها معمولاً از صنایع بزرگ حمایت می‌کنند، حتی زمانی که وضعیت اقتصادی آنها مطلوب نیست. نمونه‌هایی از ایالات متحده، شرق آسیا و ژاپن وجود دارد که اجازه نمی‌دهند صنایع کلیدی زمین بخورند و نابود شوند، زیرا این صنایع در بلندمدت نقش حیاتی در رشد اقتصادی و اشتغال دارند.

آراستی با یک مثال ملموس گفت: همان‌طور که کودکی هنگام بازیگوشی زمین می‌خورد و پس از مدت کوتاهی بلند می‌شود، اما اگر یک انسان بالغ با همان شدت زمین بخورد، ممکن است دیگر نتواند بلند شود. از اینرو صنایع بزرگ مانند خودروسازی، یا شرکت‌های، چون مپنا یا فولاد مبارکه اگر زمین بخورند، بلند کردن دوباره آنها سال‌ها زمان و هزینه می‌طلبد و حتی ممکن است هرگز ممکن نباشد؛ بنابراین این صنایع باید اصلاح شوند، نه حذف. صنایع بزرگ در صورت حمایت دولت می‌توانند از بحران‌ها عبور کنند و به مسیر توسعه بازگردند. صنعت خودرو نباید نابود شود، بلکه باید اصلاح و حمایت شود، زیرا توقف و نابودی آن اثرات گسترده‌ای بر کل اقتصاد و صنایع مرتبط خواهد داشت.

وی صنعت خودرو را به‌عنوان یک «لوکوموتیو» تشبیه کرد و خاطرنشان کرد: زمین خوردن آن می‌تواند حداقل ۶۰ صنعت دیگر را نیز متوقف کند و کل زنجیره صنعتی کشور را تحت تأثیر قرار دهد.

این استاد دانشگاه به توان مهندسی و تخصص‌های فنی این صنعت اشاره کرد و افزود: کارکنان و مهندسان صنعت خودرو به صورت ناخودآگاه دانش و تجربه خود را به سایر صنایع منتقل می‌کنند و این سرریز تخصص، توسعه صنعتی و فناوری کشور را تقویت می‌کند. اهمیت صنعت خودرو تنها در تولید خودرو نیست، بلکه در انتقال فناوری و تربیت نیروی متخصص نیز نمایان است. حمایت دولت از صنعت خودرو نه تنها به معنای حفظ تولید و اشتغال است، بلکه به معنای حفاظت از کل زنجیره صنعتی و مهندسی کشور است.

آراستی تأکید کرد: اصلاح ساختار‌ها و حمایت هوشمندانه از آن می‌تواند مسیر رشد اقتصادی را هموار کند و از اتلاف سرمایه، نیروی انسانی متخصص و فناوری جلوگیری کند.

چگونه در دهه ۱۳۸۰، خودروسازی ایران به وابستگی رسید؟ / صنعت خودروسازی یکی از اهداف اصلی تحریم‌ها بوده است/ برای صنعت خودرو نقشه توسعه پایدار تدوین نشده است/ صنعت خودرو نسبت به بسیاری از صنایع وضعیت بهتری دارد/ تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست

حدود ۳۰ نهاد مختلف به صورت مستقیم بر صنعت خودرو اثرگذار هستند

مهدی پورحسین کارشناس صنعت خودرو گفت: زنجیره تأمین ایران آن‌قدر قوی است که شرکت‌های روسی پس از تحریم‌ها، هنگام همکاری با ایران از عمق داخلی‌سازی کشور شگفت‌زده شدند. این مسئله نشان توان صنعتی بالای ایران است.

وی از سیاست‌های متناقض در کشور انتقاد کرد و مثال زد که چرا برای خودرو‌های صفر، کارت سوخت صادر نمی‌شود، اما خودرو‌های فرسوده همچنان از یارانه سوخت استفاده می‌کنند. این سیاست نه‌تنها اشتباه است بلکه دقیقاً ضد تولید عمل می‌کند و مردم را به خرید خودرو‌های کارکرده سوق می‌دهد. تفاوت هزینه سوخت بین نرخ یارانه‌ای و آزاد طی یک سال، حداقل چهار تا پنج میلیون تومان است و این امر باعث رشد شدید قیمت خودرو‌های دست‌دوم خواهد شد و عملاً بازار خودرو را از تولید جدید منحرف کرده است.

پورحسین با اشاره به پیچیدگی ساختار نظارتی و نهادی صنعت خودرو توضیح داد: حدود ۳۰ نهاد مختلف به صورت مستقیم بر این صنعت اثرگذار هستند و برنامه‌ریزی بلندمدت خودروسازان را تحت تاثیر قرار می‌دهند. این نهاد‌ها گاهی اهدافی موازی یا حتی در تضاد با یکدیگر دارند و همین موضوع موجب شده است که تصمیم‌گیری در صنعت خودرو بدون تدوین یک استراتژی منحصر و هماهنگ، دشوار باشد.

به گفته وی، در گذشته وزارت صنعت، معدن و تجارت برای هر موضوع خودروسازی یک سامانه جداگانه راه‌اندازی می‌کرد که این سامانه‌ها اغلب با وظایف بنگاه‌داری در تضاد بودند و پیش از ورود به سیاست‌ها و استراتژی‌های کلان صنعت خودرو، ضروری است برخی مسائل پایه‌ای و ساختاری حل شوند.

کارشناس صنعت خودرو با تاکید بر اهمیت اصلاح ساختار مالکیت خودروسازان اظهارداشت: اگر مالکیت خودروسازان با توجه به تحریم‌ها و الزامات بازار واگذار شود، تاب‌آوری زنجیره ارزش افزایش می‌یابد و خودروساز و قطعه‌ساز می‌توانند با همبستگی بیشتر مسیر تولید را ادامه دهند. در این شرایط، اثر تحریم‌ها کاهش پیدا می‌کند و قدرت چانه‌زنی بنگاه اقتصادی نیز افزایش می‌یابد.

وی درباره سیاست‌های تعرفه‌ای و مصرف سوخت توضیح داد و گفت: به جای تعیین جزئیات تولید خودرو توسط دولت، بهتر است اهداف کلان برای شرکت‌های خودروسازی مشخص شود، مانند سقف مصرف سوخت مورد انتظار در سال‌های آینده. وقتی خودروسازان بدانند هدف کلان چیست، می‌توانند با نوآوری و استفاده از فناوری‌های موجود به این اهداف برسند، بدون اینکه دستاورد‌های علمی و فناورانه نادیده گرفته شوند. بسیاری از توانمندی‌های کشور در حوزه خودرو‌های گازسوز و فناوری‌های موتور احتراقی حاصل سرمایه‌گذاری و پژوهش دانشگاهی و صنعتی است که نباید از بین برود.

دولت نقش خود را در نظارت و برنامه‌ریزی مشخص کند

پورحسین در پاسخ به پرسشی درباره راهکار‌های عملی برای برون‌رفت از بحران صنعت خودرو تاکید کرد: راهکار اصلی، مشخص کردن مرز نقش دولت و تعیین حد و حدود سیاست‌گذاری است. دولت باید نقش خود را در نظارت و برنامه‌ریزی بلندمدت مشخص کند و بنگاه‌ها نیز بدانند در چه چارچوبی فعالیت می‌کنند. این برنامه‌ریزی نباید وارد جزئیات بنگاه‌داری شود، بلکه باید به آینده حمل و نقل کشور، نیاز بازار و سیاست‌های کلان اقتصادی توجه داشته باشد.

وی افزود: گفته می‌شود ۱.۵ میلیون خودرو نیاز داریم درصورتی که نیاز خودرو مشخص نیست بلکه این میزان نیاز حمل و نقل کشور است که قابل سنجش است؛ لذا در این حوزه باید مدیریت تقاضا صورت گیرد. توسعه حمل و نقل عمومی از جمله اقداماتی است که می‌تواند اثر مستقیم بر تقاضای خودرو داشته باشد و سیاست‌گذاری بلندمدت دولت باید بر این موارد متمرکز شود.

پورحسین در بخش دیگری از صحبت‌های خود بر اهمیت ایجاد هماهنگی میان نهاد‌های مختلف و بازنگری در سیاست‌های کلان تأکید کرد و گفت: عدم هماهنگی میان نهاد‌های نظارتی و سیاست‌گذار، مشکلاتی مانند تنوع پلتفرم‌های تولیدی، افزایش هزینه‌ها، آسیب به زنجیره تامین و کاهش بهره‌وری را ایجاد کرده است. اصلاح سیاست‌های تعرفه‌ای، قیمت‌گذاری، مصرف سوخت و استفاده بهینه از نیروی نخبه کشور تنها در صورتی می‌تواند نتیجه‌بخش باشد که دولت نقش خود را در حد نظارت و برنامه‌ریزی کلان محدود کند و فضای لازم برای نوآوری و توسعه صنعتی ایجاد شود.

وی تاکید کرد: دولت باید مرز‌های خود را با صنعت مشخص کند و نقش خود را محدود به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی بلندمدت کند و وارد جزئیات بنگاه‌داری نشود. وقتی دولت برنامه‌ای برای ۱۰ سال آینده تدوین کند و چارچوب بازار و مصرف را مشخص کند، خودروسازان می‌توانند در مسیر توسعه و نوآوری فعالیت کنند بدون آنکه مجبور به پاسخگویی به درخواست‌های پراکنده و گاه متناقض نهاد‌ها باشند. بسیاری از مشکلات فعلی از همین نگاه کوتاه‌مدت و عدم هماهنگی ناشی می‌شود و اصلاح این وضعیت نیازمند برنامه‌ریزی کلان و شفاف برای آینده است.

فرایند اسقاط خودرو برای خودروساز و مونتاژکنندگان یکی است

این کارشناس صنعت خودرو با اشاره به مشکلات نهادی و قانونی موجود گفت: بسیاری از چالش‌ها فراتر از مسائل خودروسازی هستند و ناشی از اشتباهات ساختاری در کشور است. قوانین و تداخل نهادی در کشور باید اصلاح شوند تا خودروسازی و دیگر صنایع بتوانند به مسیر مطلوب توسعه دست پیدا کنند. به عنوان مثال در بحث مصرف سوخت و آلایندگی خودروها، خودروساز باید به ازای تولید هر خودرو گواهی اسقاط ارائه دهد، در حالی که واردکنندگان نیز موظف به ارائه همین گواهی هستند و این موضوع در عمل باعث ایجاد بی‌عدالتی و فشار اضافی بر خودروسازان داخلی شده است.

وی تصریح کرد: تنها با برنامه‌ریزی جامع، مشخص کردن مرز نقش دولت، هماهنگی میان نهاد‌های ذی‌ربط و اصلاح ساختار مالکیت می‌توان صنعت خودرو را به مسیر توسعه پایدار، خودکفایی و رقابت‌پذیری بین‌المللی هدایت کرد و از بحران‌های فعلی عبور کرد. توجه به نیاز‌های حمل و نقل، مدیریت بازار خودرو‌های صفر و کارکرده، توسعه فناوری و ایجاد چارچوب شفاف برای بنگاه‌ها، از اصول اساسی برنامه‌ریزی کلان در صنعت خودرو است و تا زمانی که این اقدامات انجام نشود، مشکلات ساختاری ادامه خواهد یافت و صنعت خودرو قادر به رسیدن به اهداف بلندمدت خود نخواهد بود. قطعا با اصلاح ساختار مالکیت و ایجاد چارچوب شفاف، خودروسازان قادر خواهند بود نقش خود را در بازار به درستی ایفا کنند و در همین راستا توانایی مقابله با فشار‌های بیرونی و تحریم‌ها افزایش پیدا می‌کند.

وی به مشکلات ناشی از تنوع پلتفرم‌ها و تمرکز رقابت در تولید اشاره کرد و گفت: متاسفانه رقابت به جای بازار، در تولید ایجاد شده است و این موضوع باعث شده که قطعه‌سازان مجبور به تولید تعداد زیادی مدل متفاوت شوند و زنجیره تامین آسیب‌پذیر شود. برای مثال، یک تولیدکننده واتر پمپ به جای اینکه چهار مدل تولید کند، مجبور است ۲۰ مدل بسازد که هزینه و منابع زیادی را مصرف می‌کند. عدم توجه به بازار خودرو کارکرده نیز منجر به ایجاد انحصار قیمتی شده است و عرضه خودرو‌های صفر و وارداتی به صورت هماهنگ مدیریت نمی‌شود، در حالی که بازار خودرو دست دوم ۸۰ درصد معاملات خودرو در کشور را شامل می‌شود ولی صرفا با نگاه به واردکنندگان انحصار قیمتی صورت می‌گیرد.

چگونه در دهه ۱۳۸۰، خودروسازی ایران به وابستگی رسید؟ / صنعت خودروسازی یکی از اهداف اصلی تحریم‌ها بوده است/ برای صنعت خودرو نقشه توسعه پایدار تدوین نشده است/ صنعت خودرو نسبت به بسیاری از صنایع وضعیت بهتری دارد/ تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست

از خودروساز استاندارد یورو پنج مطالبه می‌شود، اما بنزین چنین استانداردی را پاس نمی‌کند

جواد علی‌نژاد عضو هیأت‌مدیره انجمن صنایع همگن نیرو محرکه و قطعه سازان خودروی کشور نیز در این نشست درباره راهکار‌های که می‌توان به صنعت خودرو کمک کرد، گفت: برای حل چالش‌ها نیاز به نگاه واقع‌بینانه و رویکرد حل مسئله داریم. صنعت خودرو در ساختاری قرار گرفته که تغییرات در آن به دقیقه و ساعت رسیده و بخش خصوصی اگر مدام استراتژی‌هایش را به‌روز نکند حتی در تأمین حقوق کارگران هم دچار مشکل می‌شود، در حالی که در سازمان‌های بزرگ، این آسیب‌ها دیرتر دیده می‌شود، اما در نهایت اثر خود را خواهند گذاشت.

وی با تأکید بر اینکه اصلی‌ترین مشکل صنعت خودرو سیاست‌گذاری دستوری است، افزود: آنچه امروز خصوصی‌سازی نامیده می‌شود خصوصی‌سازی واقعی نیست و همچنان قیمت‌گذاری، نحوه خرید تجهیزات و حتی دسترسی به ارز تحت کنترل دولت است. این وضعیت باعث می‌شود رقابت واقعی شکل نگیرد و تصمیم‌گیری حرفه‌ای جای خود را به تصمیمات دستوری بدهد.

این مدیر صنعتی یکی از چالش‌های پنهان، اما مهم صنعت خودرو را وجود نهاد‌های متعدد تصمیم‌گیر، اما غیرپاسخگو دانست و گفت: هیئت دولت، مجلس، سازمان گسترش و حتی محیط زیست در تصمیمات اثرگذار هستند بدون آنکه پاسخگوی نتایج باشند.

این تولیدکننده با انتقاد از استاندارد‌های تدوین‌شده در کشور گفت: از خودروساز استاندارد یورو پنج مطالبه می‌شود، اما بنزین و گازوئیل موجود در کشور چنین استانداردی را پاس نمی‌کند و ابزار‌های تست کافی نیز وجود ندارد. استاندارد‌ها باید متناسب با شرایط اقلیمی و زیرساختی هر کشور تعریف شود، اما در ایران گاهی استاندارد‌ها توسط افرادی نوشته می‌شود که تحصیلات مرتبط ندارند و این خود موجب بروز چالش‌های جدید می‌شود.

وی در ادامه با بیان اینکه امروز موانع اداری بزرگ‌تر از موانع فنی هستند گفت: در شرکت خود واحدی با نام «مقابله با موانع» ایجاد کرده‌ایم و عجیب آنکه مهم‌ترین فرد این واحد خود مدیرعامل است. بخش زیادی از زمان مدیرعامل صرف رفع موانع و پیگیری‌های اداری می‌شود و وقتی انرژی مدیریت به جای توسعه فناوری و نوآوری صرف حذف موانع می‌شود، نمی‌توان انتظار پیشرفت داشت.

علی‌نژاد تأکید کرد: کیفیت از سطح حاکمیت آغاز و بر اساس عرضه و تقاضا ایجاد می‌شود و به پایین سیستم جاری می‌شود. همچنین دنیا نسل چهارم کیفیت را پشت سر گذاشته، اما ما همچنان در نسل اول آن باقی مانده‌ایم.

علی نژاد با تأکید بر ضرورت واقع‌بینی و صداقت در تحلیل شرایط فعلی اظهار داشت: تکنولوژی و کیفیت در دنیا با سرعت بسیار بالایی در حال تغییر است و قوانین مهندسی سنتی جای خود را به هوش مصنوعی و فناوری‌های نوین داده‌اند.

چگونه در دهه ۱۳۸۰، خودروسازی ایران به وابستگی رسید؟ / صنعت خودروسازی یکی از اهداف اصلی تحریم‌ها بوده است/ برای صنعت خودرو نقشه توسعه پایدار تدوین نشده است/ صنعت خودرو نسبت به بسیاری از صنایع وضعیت بهتری دارد/ تعطیل‌کردن صنعت خودرو منطقی و امکان‌پذیر نیست

مدیران واقعی که خلاقیت و توان نوآوری دارند عقب می‌مانند

مهرداد الان، کارشناس صنعت خودرو هم درباره اینکه چه راهکار‌های وجود دارد که بتوان از مشکلات صنعت خودرو فاصله گرفت، گفت: برای برون‌رفت از مشکلات موجود، نیازمند یک راهکار فوری و عملی هستیم. اگر بخواهیم ریشه مشکلات را پیدا کنیم باید بدانیم که ما در ایران با یک ساختار خاص مواجه هستیم. در چنین ساختاری، رقابت سالم و نوآورانه عملاً نابود می‌شود و مدیران به جای رقابت بر سر کیفیت، فناوری، طراحی محصول یا افزایش سهم بازار، بر سر دسترسی به امتیازات دولتی رقابت می‌کنند.

وی توضیح داد: وقتی معیار موفقیت مدیران به‌جای بهره‌وری و بهبود عملکرد، توان دسترسی به منابع رانتی باشد، دیگر نمی‌توان انتظار داشت صنعت به سمت توسعه واقعی حرکت کند. به عنوان مثال در بسیاری از شرکت‌های بزرگ، معیار برتری یک مدیر این است که «چه کسی در بانک مرکزی آشنا دارد»، «چه کسی می‌تواند ارز بیشتری بگیرد»، «چه کسی در گمرک نفوذ دارد» یا «کدام مدیر می‌تواند مجوز‌های ویژه دریافت کند»؛ چنین فضایی باعث می‌شود مدیران واقعی که خلاقیت و توان نوآوری دارند عقب بمانند و رقابت به جای فناوری، حول محور رانت شکل بگیرد. در چنین وضعیتی حتی محصولات جدید نیز با انگیزه واقعی توسعه پیدا نمی‌کنند بلکه صرفاً برای کسب امتیازات بیشتر یا استفاده از منابع دولتی طراحی می‌شوند.

آلان افزود: این معضل تنها به ساختار مدیریت محدود نمی‌شود؛ بلکه کل چرخه تصمیم‌گیری در صنعت خودرو به‌جای رقابت سالم، مبتنی بر «توزیع امتیاز» شده است. وقتی بنگاه‌داری سالم کنار گذاشته می‌شود و به‌جای آن رقابت بر سر امتیاز و رانت شکل می‌گیرد، صنعت نه‌تنها رشد نمی‌کند بلکه روزبه‌روز فرسوده‌تر می‌شود.

وی با اشاره به تجربه تاریخی کشور‌هایی مانند شوروی سابق، روسیه و کره شمالی اذعان داشت: دولت‌های متمرکز و تصمیم‌گیرنده در صنایع خودرو همواره به ناکارآمدی و عقب‌ماندگی منجر شده‌اند. در ایران نیز دوره‌ای به جای تمرکز بر مزیت‌های عمق ساخت بالا و کیفیت، سرمایه و انرژی صرف رقابت رانتی برای دسترسی به ارز شد و مسیر پیشرفت واقعی صنعت خودرو به حاشیه رفت. این مسئله سبب شد حتی مزیت‌های نسبی صنعت خودرو در ایران مانند عمق ساخت بالا و توان تولید قطعات فراموش شود و مسیر توسعه واقعی از دست برود.

آلان با تأکید بر نقش بخش خصوصی در اقتصاد کشور اعلام کرد: اگر امروز آب، نان و برق به‌طور پایدار در دسترس مردم است، این موفقیت مرهون عملکرد بخش خصوصی است و اگر این منابع نیز کاملاً دولتی بودند، کشور زودتر با بحران و کمبود روبه‌رو می‌شد.

وی با اشاره به تجربه چین افزود: هرچند این کشور کمونیستی است، اما آزادسازی اقتصادی باعث شد بخش خصوصی نقش اصلی را در رشد و توسعه ایفا کند و این نشان می‌دهد اقتصاد آزاد و بخش خصوصی می‌تواند راهکار اصلی حل مشکلات صنعت خودرو باشد. از حدود ۱۰۰ هزار شرکت دارای استاندارد IATF (الزامات سیستم مدیریت کیفیت) در دنیا، ۵۸ هزار شرکت در چین فعالیت دارند و این نشان‌دهنده مقیاس رقابت برای صنعت قطعه‌سازی ایران است.

این کارشناس صنعت خودرو افزود: بازار آزاد و رقابت واقعی بخش خصوصی می‌تواند موتور رشد و اصلاح صنعت خودرو باشد. رقابت میان اتاق فکر ایران خودرو و سایپا و تصمیم‌گیری برای پروژه‌ها و موتور‌های جدید، نقطه آغاز تحول واقعی در صنعت خودرو خواهد بود و تنها در این صورت مردم می‌توانند از کیفیت و نوآوری واقعی در تولیدات داخلی بهره‌مند شوند.

آلان همچنین به مشکلات مالی و نقدینگی صنعت خودرو اشاره کرد و گفت: قرار بود ۲۰ همت به صنعت خودرو تزریق شود، اما با تأخیر و عدم تخصیص به موقع، شرایط هر روز سخت‌تر شده و بانک‌ها نیز به دلیل مشکلات گذشته همکاری لازم را ندارند. این منابع در اختیار مردم و حقوق کارکنان شرکت‌ها قرار گرفته و بخشی از خودرو‌های تولید شده دست مردم رسیده است، اما صنعت خودرو همچنان با فشار و محدودیت مواجه است.

وی افزود: این وضعیت نباید باعث شود که واقعیت‌ها و نیاز‌های صنعت نادیده گرفته شود و ابراز امیدواری کرد که با همکاری نهاد‌ها و تسهیل شرایط توسط دولت و رسانه‌ها، صنعت خودرو بتواند از وضعیت فعلی خارج شود و کیفیت و نوآوری واقعی در تولیدات داخلی شکل گیرد؛ بنابراین تنها راه نجات صنعت خودرو، تقویت بازار آزاد، حمایت از بخش خصوصی و حذف مداخلات رانتی است تا رقابت واقعی و پیشرفت صنعت خودرو محقق شود و مدیران بتوانند بدون دغدغه رانت و مداخله، بر کیفیت، نوآوری و بهره‌وری تمرکز کنند.

وی تصریح کرد: در شرایطی که ناوگان حمل‌ونقل عمومی کشور تقریباً فراموش شده است، خودرو داخلی تنها وسیله جابه‌جایی بخش بزرگی از مردم است و نمی‌توان تمام فشار‌ها را متوجه خودروسازان کرد. امیدوارم با همکاری مسئولان و کارشناسان، مسیر خروج صنعت خودرو از مشکلات فعلی هموار شود و رقابت سالم، کیفیت و نوآوری در تولیدات داخلی شکل گیرد.

نباید اطلاعات غلط به مردم داد

آلان در ادامه به موضوع کیفیت خودرو‌ها و ایمنی در تصادفات جاده‌ای پرداخت و با ابراز تأسف از جان‌باختن هموطنان، تأکید کرد: هرگونه بحث فنی باید با احترام به جان انسان‌ها همراه باشد. حتی یک نفر هم زیاد است و هنگامی که صحبت از تصادفات می‌کنیم، نباید این موضوع به آمار و اعداد صرف تقلیل یابد. در سال ۲۰۲۱ ایران با تولید ناخالص داخلی سرانه ۱۵ تا ۱۸ هزار دلار به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ۲۰ نفر کشته در تصادفات داشته است، در حالی که عربستان با تولید ناخالص داخلی سرانه ۵۰ هزار دلار ۴۰ نفر، قطر با ۱۰۰ هزار دلار تولید ناخالص داخلی سرانه و به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۲۰ نفر کشته و عمان نیز با همین شرایط نزدیک به ۳۰ نفر بوده است؛ لذا نباید اطلاعات غلط به مردم داد چرا که به صورت کلی خودرو‌ها توانایی تحمل تصادفات شدید در سرعت‌های بالا را ندارند و انتظار اینکه در سرعت‌های بالا جان سرنشین تضمین شود، واقع‌بینانه نیست. لزوما در برگزاری تست‌های تصادف، سرعت بالایی ۶۰ مایل نداریم و بالای این عدد را هیچ خودروسازی اصلا تضمین نمی‌کند. برخی انتظارات از خودرو‌ها غیرواقعی است. در کشور‌های هم که خودرو‌های به روز حرکت می‌کنند هم شاهد کشته شدن مردم در تصادفات هستیم.

منبع:سایپانیوز

ارسال نظر