به گزارش کارنا، تعدادشان زیاد است، شاید۱۰ یا ۱۵ نفر؛ هر کدام شان به فاصله چند متراز هم تابلوی مقوایی بزرگی با مضمون «صافکاری سیار- نقاشی بدون رنگ» کنار بزرگراه گذاشته اند؛ انگار بخواهند محدوده مغازه نداشته شان را مشخص کنند. برای جلب نظر مشتری، نه بیلبورد تبلیغاتی دارند و نه دادزنی استخدام میکنند. دستمزدشان از دستمزد صافکارانی که مغازه دارند کمتر است و پایین بودن هزینه صافکاری برگ برنده آنها به شمار میآید و مشتریان زیادی را به حاشیه بزرگراه میکشاند. به ویژه کسانی که بخواهند به مدد صافکاری و نقاشی بدون رنگ، خودروی خود را به قیمت بفروشند یا مهر تایید بر برگه معاینه فنی خود بزنند. اما در بین مشتریهای آنها کم نیستند رانندههای جوانی که با ماشین دیگران دور دور کرده اند و حالا که به این ماشینها خسارت زده اند، سر و کارشان به این صافکاران بدون مغازه و تعمیرگاه افتاده است.
چکش، مشتی، سمباده
درست در فاصله چند قدمی پل هوایی پژوی ۲۰۶ دودی رنگش را کنار بزرگراه شلوغ و پر تردد پارک کرده. همیشه همین جا بساط میکند برای اینکه بتواند در معرض دید رانندهها باشد. اولین مشتری اش حوالی ظهر از راه میرسد و در لچکی حاشیه بزرگراه پارک میکند. یک ال نود مشکی. راننده آن پسر نوجوانی است که حسابی دست و پای خود را گم کرده است. از نحوه پارک کردن و پیاده شدنش از ماشین میتوان حدس زد، تجربه زیادی در رانندگی ندارد. پسر نوجوان از او میخواهد نگاهی به ماشین و سپر فرورفتهاش بیاندازد. بعد هم سراسمیه توضیح میدهد: «ماشین پدر را بدون اجازه سوار شدم و هنگام ویراژ دادن در بزرگراه با گاردریل تصادف کرده ام.»، اما مشکل بزرگترش نداشتن گواهینامه است، موضوعی که حسابی پدر را سر غیظ میآورد.
مرد صافکار خودروی ال نود را به لچکی بدون استفاده پشت گاردریل منتقل میکند. زیر دیوار عریض و طویل یک ساختمان ۵ طبقه. از داخل ساک رنگ و رو رفتهای که داخل صندوق عقب ماشینش جا داده، ابزار صافکاری اش را بیرون میآورد. چکش، مشتی، سمباده و .... سریع دست به کار میشود. صدای تق تق چکش او فضا را پر میکند و در کمتر ساعتی ماشین مثل روز اولش میشود.
معمولا در ماه چند مشتری این مدلی به او و دیگر همکارانش مراجعه میکنند. پسر و دخترهای جوانی که بی اجازه خودروی پدر یا مادر خود را برداشته و با جولان دادن ناشیانه در خیابانهای شهر، تصادف میکنند. بعد هم برای لاپوشانی روی خرابکاری خود دست به دامان تعمیرکارهای کنار خیابانی میشوند. البته در بین شان رانندههای مایه دار کماند چرا که حاضر نمیشوند ماشین گران قیمت خود را به دست صافکارهای سیار بسپارند. برای همین اغلب ترجیح میدهند خودروی خود را به تعمیرگاههای مجاز ببرند تا استادکارهای این حرفه ماشین شان را صافکاری کند.
صافکاری ارزان و سریع
ساعتی بعد یک پژوی ۴۰۵ نقرهای از راه میرسد. پشت شیشه عقب آن کاغذی نصب شده است: «فروشی فوری - مدل ۹۰». راننده قصد فروش ماشینش را دارد و از صافکار میانسال میخواهد با یک پولیش خودروی او را نونوار کند. با لحنی مشتی وار میگوید: «اوستا، یکی دو جا هم قری داره. بیزحمت آنها را هم صاف کن. بی رنگ دربیار.»
مشتریان عمده این نو صافکارها که عمدتا تازه کار هستند و بودجه شان به خرید یا اجاره مغازهای نمیرسد، افرادی هستند که به قول خودشان وقت کافی برای مراجعه به صافکارهای شناخته شده را ندارند و ترجیح میدهند به جای معطل شدن در نوبتهای طولانی ریسک کرده و ماشین خود را به آنها بسپارند البته این ریسک باعث میشود هزینه کمتری را هم از جیب هزینه کنند و همین ویژگی هم علت مراجعه خیلیها به صافکارهای سیار است.
با گشت زدن بین صافکارهای خیابانی حاشیه بزرگراهها و هم صحبتی با بعضی از آنها، آنچه دستگیرمان میشود اینکه بیشترشان با هم همشهری اند و از ملایر به تهران آمده اند. همه از شاگردی در تعمیرگاهها کار خود را شروع کرده و بعد از یکی دو سال خود مستقل شده اند. اما از آن جا که توان مالی شان به اجاره مغازه نمیرسد، در کنار خیابان بساط شان را پهن میکنند.
حضور صافکاریهای سیار کنار بزرگراههای صیاد شیرازی، امام علی (ع) و دیگر خیابانهای شلوغ شهر شاید کار رانندهها را راه بیاندازد، اما دردسرهایی را هم برای مغازه دارها ایجاد کرده اند. مغازه دارها میگویند در حالیکه ما باید هر ماه مبلغ بالایی را بابت اجاره مغازه و مالیات و خدمات دیگر پرداخت کنیم صافکارهای سیار بدون هیچ کدام از این دغدغهها در کنار خیابان کارشان را انجام میدهند و مشتریهای ما را جذب میکنند و همین باعث میشود که تعداد مشتریان ما روز به روز کمتر و کمتر شود.
منبع: همشهری آنلاین
ارسال نظر