
به گزارش کارنا، صنعت خودروسازی کشورمان چندسالی است که با چالشهای عمیق و متعددی مواجه است؛ از قیمتگذاری دستوری گرفته تا قطعی مکرر برق. تعدد این مشکلات که خودروساز در آن دخل و تصرفی ندارد سبب شده، تحویل خودرو به مردم با تاخیرهای روبهرو شود. بررسی عوامل اصلی مشکلات صنعت خودرو نشان میدهد که حداقل باید شش محور را در این حوزه ویژهتر دید.
قطع برق تولید را مختل کرد
بر این اساس، قطعی مستمر و طولانی برق در واحدهای صنعتی و زنجیره تأمین خودرو یکی از موانع اصلی و مهم در فرایند تحویل خودرو به متقاضیان است. برخلاف صنایعی مثل مواد غذایی که قطعی برق ممکن است تنها به دور ریختن محصولات منجر شود، در صنعت خودرو، کاهش تولید به دلیل قطعی برق، تأثیرات عمیقتری دارد. خطوط تولید خودروسازی و قطعهسازی به دلیل وابستگی به تجهیزات برقی، با توقف یا کاهش ظرفیت مواجه میشوند. این مشکل نهتنها بهرهوری را کاهش داده، بلکه برنامهریزی تولید را نیز مختل کرده است. کمبود برق بهعنوان یک چالش سیستمی، نهفقط خودروسازی، بلکه کل صنایع کشور را تحت فشار قرار داده است.
تامین ارز، به شدت کند شده است
کمبود ارز، چالش دیگری است که خودروسازان و قطعه سازان با آن دستوپنجه نرم میکنند. بانک مرکزی، با وجود وعدههای مکرر برای تأمین ارز مورد نیاز، در عمل با کندی در تخصیص ارز عمل کرده است. این تأخیر در تأمین ارز، فرایند واردات مواد اولیه و قطعات ضروری را مختل کرده و تولید را به شدت کند کرده است. وقتی زنجیره تأمین قطعات خارجی به دلیل مشکلات ارزی دچار نقصان میشود، خودروسازان نمیتوانند نیازهای تولید خود را بهطور کامل برآورده کنند.
جنگ ۱۲ روزه رژیم غاصب صهیونیستی علیه کشورمان نیز، اختلالات قابلتوجهی در زنجیره تولید ایجاد کرد. این درگیری نهتنها بر صنعت خودرو، بلکه بر سایر بخشهای صنعتی کشور تأثیر گذاشت و باعث تأخیر در تأمین برخی مواد اولیه و قطعات شد.
به این موارد باید انفجار در بندر شهید رجایی را نیز افزود که به از بین رفتن بخشی از قطعات وارداتی خودرو منجر شد. این حادثه، بهطور مستقیم بر روند تولید اثر گذاشت و مشکلات لجستیکی را تشدید کرد.
علاوه بر این، تشدید تحریمها، دسترسی به منابع خارجی را دشوارتر کرده و فشار مضاعفی بر صنعت وارد آورده است.
در کنار این مسائل، شایعاتی درباره رفتارهای غیرحرفهای برخی قطعه سازان مطرح است. گفته میشود بعضی از این شرکتها با انگیزههای سیاسی، عامدانه عرضه قطعات به خودروسازان را کاهش دادهاند. این اقدام، خطوط تولید را فلج کرده و به تأخیر در تحویل خودروها دامن زده است. چنین رفتارهایی، اگر صحت داشته باشد، نشاندهنده سوءاستفاده از شرایط بحرانی برای منافع خاص است که میتواند به سود گروههای محدودی منجر شود.
نقش پررنگ دلالان در چالشهای بازار
از سوی دیگر، نقش دلالان بازار خودرو در تشدید این مشکلات قابلتوجه است. کاهش تقاضا در بازار خودرو و ریزش قیمتها، به دلیل رکود اقتصادی، سود دلالان را به شدت کاهش داده است. فاصله بین قیمت کارخانه و بازار روزبهروز کمتر میشود و این امر دلالان را که به خرید و فروش خودرو با حاشیه سود بالا عادت داشتند، تحت فشار قرار داده است.
در این شرایط، برخی دلالان با ایجاد جوسازی و شایعهپراکنی درباره کاهش عرضه خودروسازان، سعی در تحریک بازار و افزایش قیمتها دارند. آنها با تشکیل گروههای مجازی و تحریک افکار عمومی، تلاش میکنند خودروسازان را تحت فشار قرار دهند تا از این آب گلآلود به نفع خود بهرهبرداری کنند.
این اقدامات، اگرچه نمیتواند دلیل اصلی تأخیرها باشد، اما با بزرگنمایی مشکلات، به پیچیدگی اوضاع میافزاید.
در مجموع، تأخیر در تحویل خودرو نتیجه ترکیبی از مشکلات ساختاری نظیر کمبود برق و ارز، عوامل خارجی مثل جنگ و تحریمها، و رفتارهای فرصتطلبانه برخی بازیگران داخلی و دلالان است. این عوامل در کنار یکدیگر، زنجیره تولید و عرضه را مختل کرده و مشتریان را در انتظار طولانیتر نگه داشتهاند.
ارسال نظر