به گزارش کارنا، در حالی که جهان با الگوهای متنوع به سمت برقیسازی حمل و نقل حرکت میکند، ایران با ناترازی انرژی، ناوگان فرسوده و شبکه توزیع بنزین، نیازمند هیبریدسازی به عنوان گام اول است که بدون نیاز به شبکه شارژ، مصرف سوخت را کم و آلودگی را مهار میکند.
با شتاب گرفتن برقیسازی در جهان، تجربه کشورها ثابت کرده است که یک نسخه واحد برای همه بازارها کارآمد نیست و هر کشور باید راه حل ویژه خود را بر اساس واقعیتهایش انتخاب کند. ایران با چالشهایی مانند ناترازی انرژی، ناوگان فرسوده و زیرساخت گسترده توزیع بنزین، بیش از هر زمان دیگری به یک راه حل میانی، عملی و قابل اجرا نیاز دارد؛ راه حلی که از سطح شعار و آرمانگرایی فاصله داشته باشد و بر مصرف سوخت و بحران آلودگی هوا اثر بگذارد. در این میان، خودروهای هیبرید به عنوان پلی منطقی میان وضعیت فعلی و آینده تمام برقی، جایگاهی ویژه پیدا کردهاند و میتوانند حلقه اتصال واقعبینانه میان نیاز امروز و چشمانداز فردا باشند.
ژاپن؛ هیبرید بهجای شتابزدگی برقی
ژاپن یکی از شاخصترین نمونههای این رویکرد مرحلهای است. از سال ۱۹۹۷ و با معرفی تویوتا پریوس، این کشور تمرکز خود را بر هیبریدهای معمولی (HEV) گذاشت؛ خودروهایی که بدون نیاز به شارژر خارجی، مصرف سوخت را به طور معنادار کاهش میدهند. برخلاف چین، ژاپن رشد خودروهای تمام برقی را محدود نگه داشت و با یارانهها و معافیتهای مالیاتی، پذیرش عمومی هیبریدها را تسهیل کرد. کاهش چشمگیر مصرف سوخت و آلایندگی، بدون فشار به شبکه برق و بدون ایجاد اضطراب زیرساختی برای مصرفکننده نتیجه این سیاستگذاری شد. هدفگذاری ژاپن برای ۲۰۳۵ نیز نشان میدهد که «الکتریکی شدن» الزاماً به معنای تمام برقی (EV) نیست و در این مسیر خودروهای هیبرید HEV همچنان نقش محوری دارند.
چین و اروپا؛ برقیسازی با تکیه بر زیرساخت
در نقطه مقابل، چین با سیاستهای دستوری مانند الزام به تولید و عرضه خودروهای برقی EV، یارانههای کلان و توسعه گسترده شبکه شارژ دولتی، مسیر تهاجمی برقیسازی را انتخاب کرد. تسلط این کشور بر زنجیره باتری و برندهایی مانند CATL و BYD، زمینهساز تصاحب بیش از ۵۰ درصد فروش جهانی خودروهای برقی شد؛ هرچند سهم هیبریدها در این الگو محدودتر است. اروپا نیز با تمرکز بر ممنوعیت تدریجی خودروهای بنزینی پس از ۲۰۳۰ در بسیاری از کشورها و سرمایهگذاری گسترده در توسعه ایستگاههای شارژ، سهم EV و PHEV را به بیش از ۲۰ درصد رسانده است؛ مسیری که پیش نیاز آن، شبکه برق پایدار و زیرساخت شارژ فراگیر بود.
واقعیت ایران: بنزین هست، برق نیست
ایران با ظرفیت بالای تولید بنزین و شبکه توزیع گسترده سوخت، در عین حال با ناترازی جدی تولید و توزیع برق روبهرو است؛ در این معادله، حرکت مستقیم به سمت خودروهای تمام برقی نه تنها پرهزینه، بلکه در کوتاه مدت نتیجه مطلوب را نخواهد داشت.
خودروهای هیبرید بدون نیاز به شبکه گسترده ایستگاه شارژ، مصرف سوخت را تا بیش از ۳۰ درصد کاهش میدهند و آلودگی ناوگان فرسوده کشور به ویژه در کلانشهرها را مهار میکنند؛ این فناوری، بر پایه دانش بنزینی موجود بنا میشود و زمان لازم برای حل ناترازی انرژی را فراهم خواهد کرد.
از نظر صنعتی و تکنولوژی مورد نیاز، امکان ارتقا و هیبریدسازیِ پلتفرمهای بنزینی بومی را میدهد؛ پروژههایی همچون ایگل بر پایه پلتفرم PS۱ کرمان موتور، با تسلط بر دانش فنی، نسخههای هیبرید را به سرعت توسعه میدهند و راهکاری اقتصادی برای برقیسازی گامبهگام ارائه میکنند.
تسلط بر دانش فنی پلتفرم بومی، امکان طراحی محصولات متنوع با پیشرانههای هیبرید، برقی و بنزینی را فراهم میکند؛ بنابراین، در اولین مرحله برقیسازی حمل و نقل ایران، تولید و عرضه خودروهای هیبرید منطقی و عملیترین گزینه است؛ همچنین به صورت هم زمان با ورود تکنولوژی مورد نیاز و گسترش و بهبود زیرساختها، عرضه خودروهای تمام برقی و پلاگین هیبرید در بازار افزایش یابد.
تجربه جهانی نشان میدهد گذار موفق به حمل و نقل پاک، نیازمند تطبیق با واقعیتهای هر کشور است. برای ایران، تولید و توسعه خودروهای هیبرید در مقطع کنونی، منطقیترین و شاید کمهزینهترین راه کاهش فوری مصرف سوخت و آلودگی هواست؛ پلی که میتواند بدون نیاز مستقیم و فشار به شبکه برق، مسیر گذار تدریجی به خودروهای تمام برقی را هموار کند. با توسعه همزمان زیرساخت انرژی و شارژ، این پل میتواند در آینده به مقصد نهایی برسد؛ اما امروز، هیبریدسازی یک ضرورت است.

ارسال نظر